روزنامه گل
علیرضا مجمع - جمعه در استادیوم آزادی اتفاقی افتاد که اگر کمی به تحلیل جامعهشناسانهاش بپردازیم شاید کلید توسری خور بودن فوتبالمان را از آن بتوانیم دربیاوریم.در بازی پرسپولیس و ملوان تعداد کمی تمشاگر از انزلی به استادیوم آزادی آمده بودند برای تشویق ملوان. اما تنها چیزی که اتفاق نیفتاد تشویق تیم شهرشان بود. انزلیچیها زمین و زمان پرسپولیس را به فحش و بد و بیراه و شعار و الفاظ ناموسی بستند. حتی به بازیکن سابق خودشان سید جلال حسینی هم رحم نکردند و او را جلال بیتعصب خواندند. بی اغراق 90 دقیقه فقط به پرسپولیس فحش دادند و کاری نداشتند بازی مساوی است یا از پرسپولیس یک گل خوردهاند یا باید الان گل مساوی را بزنند. اصلا،فقط به پرسپولیس فحش دادند. انگار وظیفه خود را در این تعریف کرده بودند که فقط فحش بدهند، ملوان جایی در هواداریشان نداشت. حتی حضور دختران پرسپولیسی بالای سرشان در طبقه دوم هم مانع آنها برای قطع فحاشیشان نشد. در تمام این مدت به این فکر کردم اگر این تیم که هوادار دارد و این همه راه میآیند که تیم با اصالت شهرشان را تشویق کنند-خیلی از تیمها که اصلا هوادار هم ندارند-وظیفه خود را بلد بودند که خوب اجرا کنند، احتمالا فوتبال ما از اینجایی که هست یک قدم-فقط یک قدم- جلوتر بود. این رفتار ریشه در فرهنگی دارد که میگوید، نتیجه خودت مهم نیست، مهم این است که رقیبت را تخریب کنی تا نتیجه نگیرد. دیگی که برای من نجوشد...
***
«نمیگذارند ما قهرمان بشیم»،«من ادلهای دارم برای اینکه یک عدهای نمیخواهند ما قهرمان شویم.»،«ما دیگر توان جنگیدن با همه چیز را نداریم وقتی دوست ندارند ما قهرمان شویم.» این جملات و جملات مشابه این در فقط نیم ساعت بعد از بازی استقلال و آلومینیوم از زبان شش هفت نفر از بازیکنان و کادر مربیان تیم صدرنشین بیرون آمد. در یک اتاق فکر فرضی قبل از این بازی و همه بازیهای لیگ احتمالا کلمات این سرود را با هم تمرین میکنند تا بعد از بازی فارغ از هر نتیجهای که به دست میآید روبروی دوربینهای رسانهها بزنند. وگرنه در پایان بازی برده فقط باید امید داشت به بازی بعد و تکرار برد برای رسیدن به قهرمانی. اما این آش آنقدر شور است که مربی یاغی آبیها خودش را لو میدهد که:« اگر مساوی کنیم یا ببازیم میگویند دارید بهانه میآورید، الان که بردیم میگوییم دوست و دشمن نمیخواهند ما قهرمان بشویم.» این فرم گفتوگو یعنی اینکه این حرفها از قبل آماده شده و هیچ ادله محکمی پشتش نیست. یعنی ما جمعی تصمیم گرفتیم یک حرف را تکرار کنیم، حتی اگر صدر جدول باشیم و تیممان برده باشد، باز هم این سرود را میخوانیم، حتی با صدا ی فالش. فالشی این صدا زمانی بیشتر به چشم آمد که باشگاه استقلال در بیانیهای رسما اعلام کرد قهرمانیهای پرسپولیس در سالهای قبل کذایی بوده است و با ویایآر این قهرمانیها به دست نمیآمد. زشتی این هجمه منحصر به فرد از سوی باشگاه رقیب پرسپولیس به حدی است که از یادمان نمیرود در لیگ چهاردهم چه توپهایی برای حریفان پرسپولیس از سوی علیرضا فغانی و داوران دیگر پنالتی گرفته شد که صد در صد اشتباه بود. توپی که به سینه بنگر خورد و توپی که به سر رامین رضاییان خورد و داور نقطه پنالتی را نشان داد. همین دو توپ سرنوشت قهرمانی آن سال را عوض کرد. سوتهای دیگر داوران بماند.
#پیج رسمی روزنامه گل