روزنامه گل
کار مهدی هاشمینسب کمکم دارد بیخ پیدا میکند؛ موضوع دیگر غوطه خوردن در انتقالی که ۲۳ سال پیش انجام شد نیست؛ ستاره جنجالی دیروز، حالا دیگر به مرز انکار خویشتن رسیده است، طوری که در نشست خبری پیش از دربی تهران میگوید: «من فقط یک گل در دربی زدم.» بعد که خبرنگاران یادآوری میکنند ۴ گل هم با پیراهن پرسپولیس به ثمر رسانده، جواب آشفتهتری میدهد: «نمیگویم یادم نیست، اما فقط این یک گل را به یاد دارم.»
معلوم است که هاشمینسب آمده برای کلکل، برای جنگ و جدل، برای این که دعوای دو دهه قبل را پی بگیرد و نشان بدهد هنوز به طغیانی که کرد وفادار است. صد البته استقلال تیم بسیار بزرگ و باشکوهی است و بازی و گلزنی در این تیم برای هر بازیکنی افتخار به حساب میآید، اما به نظر میرسد هاشمینسب بیشتر از این که از «عشق آبی» لذت ببرد، درگیر «نفرت قرمز» است. او دچار نوعی از خود بیگانگی و بحران هویتی شده و این قبیل اظهارنظرهای عجیب هم صرفا حکم مسکنی برای آرامش یاغی از رده خارج را دارد.
این که ایران است؛ جنجالیترین انتقال تاریخ فوتبال جهان به وسیله لوییس فیگویی رقم خورد که همان سالها از بارسا به رئال مادرید رفت. دنیا شوکه شد، به سمت ستاره پرتغالی کله خوک پرتاب کردند و کلی حاشیه دیگر هم به وجود آمد، اما چند سال بعد همه چیز تمام شد و رفت. از آن روز به بعد شما یک جمله نامربوط در مورد آبیواناریها از فیگو نشنیدید، چون او برای خودش تعریفی فراتر از یک «آنتی بارسایی» قائل بود. قصه هاشمینسب اما فرق دارد. او انگار همه هستی و چیستیاش را در چارچوب تضاد با پرسپولیس میبیند؛ بیش از این نه کاری بلد است و نه حرفی برای گفتن دارد.
فقط کاش میدانستیم آقا مهدی که چهار گل دهه هفتادش به استقلال را فراموش کرده، اوایل دهه نود چطور سر تمرین پرسپولیس حاضر شد تا رودرروی ستارگان میلان قرار بگیرد؟ هرچند در نهایت با مخالفت هواداران، هاشمینسب از آن تیم کنار گذاشته شد. شاید هم آقای یاغی، دچار آلزایمر فصلی است؛ گاهی وقایع را به یاد میآورد و گاهی هم نه!