باز هم همان حکایت همیشگی
98677
بد اقبالی و ناسازگاری تقدیر
25 بهمن 1402 09:22
شانس نیاوردیم. دست کم گرفتیم. از دست تقدیر که نمی‌شود فرار کرد. این‌همه بهانه‌ها و توجیهات آشنا و پرکاربرد آدم‌های بازنده است. جماعتی که نه تاب پذیرش واقعیت را دارند و نه شجاعت مواجهه با اشتباهات را. همین است که همواره پشت دیوار چنین دستاویزهایی پنهان شده و به فلسفه‌بافی مشغول می‌شوند.

روزنامه گل

دکتر فرزاد بیگی - شانس نیاوردیم. دست کم گرفتیم. از دست تقدیر که نمی‌شود فرار کرد. این‌همه بهانه‌ها و توجیهات آشنا و پرکاربرد آدم‌های بازنده است. جماعتی که نه تاب پذیرش واقعیت را دارند و نه شجاعت مواجهه با اشتباهات را. همین است که همواره پشت دیوار چنین دستاویزهایی پنهان شده و به فلسفه‌بافی مشغول می‌شوند.

از نگاه این حضرات همه چیز زیاده از حد ساده است: پیروزی‌ها و موفقیت‌ها صدقه سر توانایی، لیاقت و حسن تدبیر خودشان است و ناکامی‌ها و شکست‌ها از سر بداقبالی و یا ناسازگاری تقدیر و سرنوشت حادث شده اند. حلقه مفقوده این تقسیم بندی اما سهم فراموش شده حرفه‌ای‌گری، ممارست، کار جمعی و مبارزه‌جویی است. چرا همیشه و در جریان همه رقابت‌ها تقدیر باید علیه شما باشد و بداقبالی دامن شما را بگیرد؟ چرا یکبار شانس و اقبال قسمت شما نمی‌شود؟ چگونه است که نسل به اصطلاح طلایی حاضر، با این همه تجربه و میدان دیدگی رقبا را دست کم می‌گیرد؟ کی و کجا این همه تاوان و هزینه مادی و معنوی باید به کار بیاید؟

جام ملتهای 2019 درست وقتی از دست رفت که بجای ادامه بازی، بداوری معترض شدید که نه خطایی اعلام و نه بازی را متوقف کرده بود. در این چهارسال به دفعات درباره خطر تکرار این تراژدی هشدار داده شد. بااین‌حال بازهم در نیمه نهایی و در بزنگاه حساس‌ترین بازی، تمرکزتان را قربانی یک خطای خیالی کردید و هم‌زمان مرتکب سریالی از اشتباهات نابود کننده شدید. هم پنالتی دادید (که البته نیازی به اعلامش نبود) هم با تأثیرگذاری ناموفق، شوتی نه چندان دقیق را به قعر دروازه خودی فرستادید و هم به سبب جاگیری اشتباه از مهار توپ عاجز ماندید.از یک سوراخ چندبار باید گزیده شد؟ از دست رفتن تمرکز و نداشتن تفکر حرفه‌ای چه ارتباطی با بد اقبالی دارد؟ این قبیل رفتارها ثمره ساده‌انگاری جماعتی است که همیشه و همه جا حق را بجانب خود می‌داند و نه تنها از زمین و زمان که از قاضی میدان طلب‌کاری می‌کند.

ارنج اشتباه، تاکتیک اشتباه و تعویض‌های اشتباه هیچ نسبتی با بدشانسی ندارد. این‌ها ثمره نداشتن علم روز و محروم بودن از دستیاران قوی، شجاع و کارآمد است. گناه تقدیر چیست وقتی از ابتدا تا انتهای تورنمنت از یک نقطه ضعف مشخص ضربه می‌خورید، وقتی به هر دلیلی شجاعت نیمکت نشین کردن اسم‌های بزرگی که به اعتراف خودتان بزرگی نکرده‌اند را ندارید؟

اگر قرار بود شانس و اقبال تفاوت‌ها را مشخص کند، گزینه‌های بمراتب ساده‌تری از حضور در میدان مسابقه و خلق نود دقیقه‌های اضطراب و هیجان وجود داشت. اگر فوتبال از مقوله سرگرمیهای شانس محور بود؛ چه نیازی به تحلیل و آنالیز و این قبیل داستانها وجود داشت. با برای تعیین قهرمان تاس می‌ریختند و یا در همان مراسم قرعه‌کشی و از طریق گوی و گلدان تیم‌های برتر را معرفی می‌کردند.

اگر این توپ به تیر نمی‌خورد، اگر آن آفساید اعلام نمی‌شد، اگر داور سوت نمی‌زد... هر بازی و رقابتی سرشار از اگر و اماهایی است که بنظر به شانس و تقدیر وابسته‌اند. بااین‌همه کلیت این اگر و اماها بطور معمول و در نظمی پیوسته و هماهنگ نصیب مجموعه‌هایی می‌شوند که شایسته‌تر و سزاوارتر هستند. هیچ موفقیت ماندگاری به پشتوانه بخت و اقبال بدست نمی‌آید. پیروزی و توفیق پایدار پاداش آدم‌هاییست که هیچ چیز را به قضا و قدر واگذار نکرده و به بخت و اقبال دلخوش نباشند. تقدیر مساعد را باید از دهان شیر بیرون کشید و برای بدست آوردنش مبارزه کرد. با توسل به شانس یک بازی را میتوان برد اما هرگز نمی‌شود یک تورنمنت را فتح کرد.

#پیج رسمی روزنامه گل
داغ ترین خبرها
تازه ترین خبرها