روزنامه گل
فرزاد بیگی - روزها به سرعت گذشت و جام ملتها به آخرین بازیهای مرحله یک هشتم نهایی رسید. جاییکه تیم ملی کشورمان به مصاف سوریه میرود. رقیبی آشنا و قدیمی که در 30 مصاف گذشته تنها یکبار و آنهم در گذشته های دور ما را شکست داده است. آمار علیالظاهر از برتری مطلق فوتبال ما حکایت دارد. این اما همه ماجرا نیست. اگر واقعبین باشیم و در همین اعداد و ارقامی که بر بیشکستی طولانی مدتمان گواهی میدهند تأمل کنیم؛ نشانه هایی غیر قابل انکار برای نگرانی و دلواپسی وجود دارد.
روی دیگر این آمار به ظاهر یکطرفه، تساویهای پر تعداد ملی پوشان ایرانی در مصاف با رقیب همیشه جغر و سختگیری است که به دلایل پنهان و پیدا با انگیزهای چند برابری به نبردمان میآید. به عبارت سادهتر ما در 12 مسابقه و در 40 در صد بازیهایمان موفق به شکست سوریها نشدهایم. این یعنی بخت رقیب برای توقف ایران و رساندن بازی به ضربات پنالتی اصلا اندک نیست و اگر این احتمال بسیار مهم نزد کادر فنی و ملی پوشان ایرانی مغفول باقی بماند؛ سبب عواقب حسرتباری خواهد شد.
اقدام هدفمند صاحب منصبان فوتبال سوریه در استخدام هکتور کوپر با تجربه و کهنهکار نشان دهنده میل وافر آنها در ادامه مسیر گذشته و تکیه و تأکید بر افزایش توانایی ذاتی تیم ملی سوریه در به بند کشیدن رقبا، بستن بازی و پیروزی در جنگهای فیزیکی و روانی است. پیرمرد آرژانتینی از باسابقهترین تئوریسینهای فوتبال دفاعیست. مربی صاحب سبکی که اوج تواناییهایش را با والنسیا و در صعود پی در پی به فینال لیگ قهرمانان اروپا دیدهایم. کوپر شاید از روزگار اوجش فاصله گرفته باشد؛ اما دستکم سوریهای همیشه چغر و سختکوش را به مجموعهای سازمان یافتهتر و منظمتر تبدیل کرده است. آنها قابلیتهای دفاعیشان را در مرحله گروهی و با دریافت تنها یک گل به نمایش گذاشته و یکی از بهترین خطوط دفاع و دست نیافتنی ترین دروازههای جام ملتها را در اختیار دارند. استرالیا، ازبکستان و هند هرکدام تنها یک شوت به چارچوب سوریه شلیک کردهاند.
از همه اینها گذشته و فارغ از مولفه های فنی؛ تیم ملی فوتبال سوریه به سبب حوادث ناگوار چند سال اخیر در اوج برانگیختگی و اتحاد است. شاید در نگاه اول خوشحالی زاید الوصف آنها گریه مترجم و گزارشگرشان پس از صعود به مرحله یک هشتم نهایی و به عنوان تیم سوم گروه؛ اغراق آمیز تلقی شود. برپایی این جشن اما ربط چندانی با نتیجه به دست آمده ندارد. برای سوریهای خسته از جنگ، برای آوارههای داغ فرزند دیده، برای ارواح سرگردان غرق شدگان مدیترانه و برای همه فراریان از برادر کشی و خواهر کشی این توفیق کوچک شاید نشانهای هر چند ناچیز از زندگی دوباره باشد.آنها درست یا غلط همه نداشتهها و حسرتهای یک ملت و هر آنچه در جهان واقعی خواستند و نشد را در مستطیل سبز جستجو میکنند.
سوریه مدعی قهرمانی نیست. ستاره قابل اعتنایی هم ندارد. چند ملیتی های خبرسازش هم فراتر از سایر بازیکنانش نیستند؛ این مجموعه اما چیزی دارد که هر تیمی را نگران میکند. آنها سرشار از انگیزههای ملی و مهینی هستند. سوریها درست در جایگاه عراق 2007 ایستادهاند. همانقدر مصیبت زده، همانقدر با انگیزه و همانقدر محتاج شادی. دست کم گرفتن تیمی چنین برانگیخته که چیزی برای از دست دادن ندارد؛ اشتباهیست که به قیمت از دست رفتن رویای پنجاه سالهمان تمام خواهد شد.
#پیج رسمی روزنامه گل