جماعت سرخابی و حواشی فوتبال
97317
بررسی تفاوت تأثیرگذار جواد و یحیی
06 دی 1402 16:26
دکتر فرزاد بیگی - شما میتوانید نوع بازی،تاکتیک مربیگری و شیوه سلوک جواد نکونام را ( درست مثل هر بازیکن و مربی دیگری)  دوست نداشته باشید.

روزنامه گل

دکتر فرزاد بیگی - شما میتوانید نوع بازی،تاکتیک مربیگری و شیوه سلوک جواد نکونام را ( درست مثل هر بازیکن و مربی دیگری) دوست نداشته باشید.گیریم که نه به عنوان فوتبالیست و نه در قامت مربی نمایشهای چشم نواز و مسحور کننده ای نداشته است.گیریم بیش از اندازه به پیرمرد پرتغالی شباهت دارد و در بهره گیری از فوتبال تدافعی، نتایج حداقلی، جنجال کنار خط و اغراق نماییهای جلو دوربین افراط می کند.اینهمه اما هرگز نافی اهمیت، تأثیرگذاری و ماندگاری او در فوتبال ایرانی نیست. هرچند در بهترین یا محبوب ترین بودنش تردیدهای جدی وجود دارد؛ بااینحال دستاوردهایی مانند حضور مستمر در لالیگا و ثبت بیشترین بازی ملی را هرگز نمیتوان نادیده گرفت.

علاوه بر این در فوتبال نتیجه گرا و عاری از نوآوری و پیشرفتی که صدقه سر کاربدستان نخبه ، مادام العمر و پنج ستاره اش به دفعات تعطیل و متوقف میشود و بوجود آوردن هارمونی تیمی، برقراری نظم تاکتیکی و پایداری در فرم مطلوب در آن به سخت ترین کار دنیا تبدیل شده، باقی ماندن در صدر جدول، تداوم طولانی مدت شکست ناپذیری و حفظ بخت قهرمانی کار هر کسی نیست و در هر مراتبی شایسته تقدیر خواهد بود. وقتی «مورایس» با لشکری از بهترین و آماده ترین ستاره های فوتبال ایران در مصاف با قدرت های برتر لیگ تا این اندازه دست به عصا و محتاط بازی میکند(کافیست به نبردهای سپاهان با پرسپولیس و استقلال باز گردیم و باورهای بغایت محافظه کارانه مرد پرتغالی را مرور کنیم)؛ طبیعیست که بر نکونام تازه کار و بازیکنان غالبا تدافعی اش هرجی نیست و صاحب نیمکت آبی و شاگردانش مجاز خواهند بود که از برتریهای سخت به دست آمده شان به هر نحو ممکن دفاع کنند.

آشکارست که بخش بسیار مهمی از توفیق کنونی نکونام به شناخت دقیق و هوشمندانه او از مناسبات حاکم بر فوتبال ایرانی و حواشی مرتبط به آن مربوط میشود. توجه حساب شده جواد به بهره گیری حداکثری از این قبیل داستانها را میتوان در ترکیب و شمایل کادر فنی و گروه دستیاران ملاحظه کرد. یک جوخه کامل با شرح وظایف مشخص و از قبل تعریف شده که وظیفه «خطیر» رصد کردن متن و حاشیه را بر عهده گرفته و توانایی غیر قابل کتمانی در خلق، مواجهه و رو در رویی با التهابات و چالش های قابل انتظار یا پیش بینی نشده داشته است. البته که بوجود آوردن این مزیت نسبی در فوتبالی که «داد زن» و «دعوا کن» از اعضای اصلی نیمکت بسیاری از باشگاه هایش بوده و این جماعت نقش بی بدیلی در شکل دهی افکار عمومی، تحت تأثیر قرار دادن مدیران باشگاه و زیر فشار قرار دادن داوران بازی و سایر ارکان برگزاری لیگ برتر بر عهده دارند؛ یک نکته تعیین کننده و یک تفاوت قابل ملاحظه خواهد بود. شیوه ای احتمالا چرک و نه چندان جوانمردانه که مدتهاست به وجه غالب و نماد اصلی فوتبال ایرانی تبدیل شده و صد البته منحصر به جواد و همراهانش نبوده، نیست و نخواهد بود.

نتایج توجه به این احوالات و مصادره به مطلوب آنها در رفتار متفاوت حامیان و هواداران دو رقیب سنتی دیده میشد. سخن این نیست که یحیی و کادر فنی و رسانه ای اش بطور کامل فارغ از حاشیه سازی و جوسازی هستند و هرگز قصد استفاده از این فرصتها را نداشته اند. نکته اینجاست که نه سرمربی سرخ ها و نه هیچ یک از همکارانش توانایی هماوردی با آبی ها را نداشته و در این میدان مقهور رقیب حرفه ای تر و کارآزموده تر شده اند. همین است که گل محمدی علیرغم افتخارات سخت یاب و کم نظیر به دست آمده، مصدومیت دست کم سه تن از کلیدی ترین بازیکنان، حضور همزمان و فرساینده در لیگ قهرمانان آسیا و از همه مهمتر اختلاف امتیازی بسیار اندک با آبی ها (پرسپولیسیها در صورت پیروزی در بازی معوق و بدون احتساب امتیاز کسر شده دقیقا به اندازه استقلال بازدهی داشته اند.) نسبت به رقیب قدیمی دست پایین تر را داشته و رقابت رسانه ای و هواداری را باخته است.

البته که هم گل محمدی، هم نکونام از زمین و زمان طلبکارند. هر دو غالبا از پذیرفتن مسوولیت ناکامی طفره میروند و هردو بطرز کاملا یک طرفه ای تنها اشتباهات زیان بخش داوری را دیده و تیم تحت امرشان را قربانی می دانند. بااینحال در قریب به اتفاق موارد یحیی به بهانه گیری متهم شده و جواد مورد حمایت قرار گرفته است. در واقع هواداران و سایر منتسبان کلوب آبی؛ جواد تازه آمده را باور کرده و از سخنان و مواضع او دفاع میکند؛ اما در سمت سرخ ماجرا قصه ای یکسره متفاوت جریان داشته و گل محمدی امتحان پس داده و فاتح سه گانه با عجیب ترین و دور از انتظارترین هجمه ها روبرو است.

برای درک بهتر این تفاوت اما می بایست رفتار و شیوه سلوک به غایت متفاوت دو سرمربی، اعضای کادر فنی و حتی برخی نفرات بالادستی باشگاه را بررسی کرد. جواد یا با تکیه بر ادبیاتی هجومی که در موارد متعددی به غرور، ریشخند و طعنه و کنایه مجهز شده به میدان آمده و سعی در مرعوب کردن پرسش کننده و تحت فشار قرار دادن زعمای امورات فوتبال را دارد و یا با خطابه ای پرشور، حماسی و تکرار شونده از توفیقات و یا مشکلات بوجود آمده سخن میگوید. این در حالیست که رقیب سرخ اساسا از این مزیت بی بهره بوده و علیرغم برخی تلاش ها هرگز نتوانسته است از فرصت مصاحبه های قبل و بعد از بازی استفاده کند. این موضوع درباره سایر اعضای نیمکت و سیستم مدیریتی دو باشگاه هم تا حدود زیادی صادق است. همین کمک مربی سابقا سرخ و همین عالی جناب همیشه در صحنه «مدیریتی، حقوقی» آبی ها برای تقابل با عالم و آدم و برای خلق یا مصاف با سیر تا پیاز حواشی کفایت می کنند. به واپسین مصاحبه کمک مربی آبی ها دقت کنید. باز کردن مجدد پرونده مافیا، به چالش کشیدن یکی از مشهورترین و احتمالا محبوب ترین چهره های باشگاه خودی و تحت تأثیر قرار دادن جامعه هواداری پس از تساوی در سیرجان و در نبردی که به هیچ وجه آبی ها قربانی داوری نبوده اند از یکسو و حضور مداوم و خستگی ناپذیر آقای حقوقدان(عضو فعلی هیأت مدیره) در رسانه های مختلف و تشریح، توضیح و یا خدای نکرده توجیه موارد شائبه برانگیز اخیر از سوی دیگر؛ نشانه ای بارز از یکه تازی تیم جواد و برتری بلامنازع آنها در دعاوی خارج از مستطیل سبز است. سرخهای فعلی بخواهند ( که در بسیاری از موارد هم میخواهند) هم حریف نبوده و دست کم در این عرصه بختی برای رویارویی با آبی ها نخواهند داشت.

در هرحال غلبه بر حواشی و مصادره به مطلوب این قبیل داستانها آن هم در فوتبال هرکی به هرکی ایرانی کم مزیتی نیست. نکته اما اینجاست که این قبیل استفاده ها مثل هر پدیده دیگری تاریخ مصرف مشخصی خواهد داشت. تا یک جایی می توان با تکیه بر امواج رسانه ای و برانگیختن احساسات هواداری پیش رفت. فوتبال اما غالبا اینگونه عمل نمیکند و برای محبوبیت ماندگار به بیش از اینها نیاز است. شاید هوادار بجان آمده آبی که در دهه گذشته تنها یکبار به فتح لیگ رسیده را نتوان با هوادار اشباع شده سرخ مقایسه کرد. شاید اولویت ها و انتظارات متفاوت جوامع سرخابی سبب رویکرد دو گانه شان با حضرات سرمربی شده است. احتمالا اضطرار کسب جام و پایین کشیدن رقیب، آبی ها را متحدتر کرده و چشمان آنها را بر بسیاری از کمبودهای فنی یا شیوه های اعتراضی بسته و کمال گرایی ( بخوانید پر توقعی) حاصل از سالیان متمادی موفقیت؛ گروهی از سرخ ها را گرفتار توهم همیشگی بودن روزگار قهرمانی کرده باشد. هرچه که هست اینروزها میگذرد و اساتید استفاده از حواشی دیر یا زود مورد نقد بی رحمانه فنی قرار خواهند گرفت. آنوقت ممکن است بسیاری از مزیت های فعلی به ضد خود تبدیل شده و به اندازه امروز با تأیید و تکریم همراه نشود. برای موفقیت در یک فصل به هر دستاویزی میشود پناه برد؛ اما برای تداوم افتخار به مسیری جز استیلا و برتری قابل ملاحظه فنی وجود نخواهد داشت. حتی استاد بلامنازع حاشیه، بزرگ نمایی و فوتبال حداقلی هم نتوانست با تکیه بر این سلوک در اوج باقی بماند. احتمالا تأمل و تدقیق در پایان های غالبا تلخ و ناامید کننده پیرمرد پرتغالی صحت مدعیات این سطور و درک بهتر آن را به مراتب ساده تر خواهد کرد.

#پیج رسمی روزنامه گل #یحیی گل محمدی #جواد نکونام #استقلال #پرسپولیس
داغ ترین خبرها
تازه ترین خبرها