نشانه های بحران در ارتش سرخ
96554
آیا روزگار افول فرا رسیده است؟
18 آذر 1402 09:42
شکست در آزادی. حذف از آسیا. اعتراض هواداران به جان آمده. ناباوری یحیی از میزان نارضایتی تماشاگران. درویش در محاصره منتقدان. اینهمه آیا نشانه هایی از به پایان رسیدن یک دوران باشکوه خواهد بود؟ آیا زنگ ها برای غول سرخ پایتخت به صدا در آمده است؟ آیا کلوب رقیب به موقع شادی را آغاز کرده و وقت مناسبی را برای پایکوبی انتخاب نموده است؟ اینهمه و خیلی پرسش های دیگر ذهن اهالی فوتبال و بویژه هواداران پرسپولیس را بخود مشغول کرده است.

روزنامه گل

دکتر فرزاد بیگی - شکست در آزادی. حذف از آسیا. اعتراض هواداران به جان آمده. ناباوری یحیی از میزان نارضایتی تماشاگران. درویش در محاصره منتقدان. اینهمه آیا نشانه هایی از به پایان رسیدن یک دوران باشکوه خواهد بود؟ آیا زنگ ها برای غول سرخ پایتخت به صدا در آمده است؟ آیا کلوب رقیب به موقع شادی را آغاز کرده و وقت مناسبی را برای پایکوبی انتخاب نموده است؟ اینهمه و خیلی پرسش های دیگر ذهن اهالی فوتبال و بویژه هواداران پرسپولیس را بخود مشغول کرده است.

انگار همین دیروز بود. اردیبهشت 1395. واپسین بازی لیگ پانزدهم. آزادی لبریز از تماشاگر. ناکامی هیجان انگیزترین و مهاجم ترین نسخه پرسپولیس پروفسور. در هم آمیختگی مرزهای تراژدی و حماسه؛ اشک و لبخند؛ سوگ و شادی. واکنش هماهنگ یکصد هزار تماشاگر مشتاق، متعصب و در عین حال ناکام دور از انتظار و استانداردهای فوتبال نه چندان صبور و قدر شناس ایرانیست.آنها ایستاده، بی وقفه و یکصدا تیمشان را تشویق میکنند.تردیدی نیست که این رستاخیز و نوزایی بزرگ به مبدأ تاریخ جدید باشگاه سرخ پوش پایتخت تبدیل خواهد شد. مسلما ریشه و بنیان همه موفقیت های هفت سال اخیر به آن بعد از ظهر عجیب اردیبهشتی خواهد رسید. دست کم آن یکصدهزار تماشاگر حاضر در آزادی و آن نسل از جوخه سرخ به معنای واقعی کلمه؛ برخاستن از خاکستر را باور کرده و به این راحتی ها تسلیم تقدیر نخواهند شد. فقط چنین مجموعه هایی قادرند از «ژاوی» و رفقا گذشته و علیرغم پنجره های بسته و «خیریت»های تحمیلی به فینال آسیا برسند. فقط چنین تیم هایی می توانند هفت سال تمام در شمایل و قواره های قهرمانان رفتار کنند. اتحاد ، همدلی، رواداری و قدرشناسی میراث گرانبهایی است که فارغ از آمدن و رفتن ستاره های کوچک و بزرگ؛ آن نسل از پرسپولیسی ها ( اعم از هواداران و کل مجموعه باشگاه) را متمایز کرده و در جایگاهی ویژه قرار داده است.

حالا اما بنظر میرسد جریان حوادث با شیبی تند در مسیری متفاوت قرار گرفته و باشگاه پر طرفدار را با چالشی جدی روبرو کرده است. قصد یافتن مقصر و تحمیل کردن آوار رویدادهای نامبارک اخیر بر فردی خاص را نداریم. قربانی کردن سرمربی ، بازیکن یا مدیرعامل و البته گناهکار جلوه دادن داور و فدراسیون و چمن ورزشگاه ساده انگارانه ترین و سطحی ترین روش برای روایت بحران بوجود آمده است. این نگرش تک ساحتی دون شأن روزنامه نگاران و رسانه های مستقل بوده و شیوه مسبوق به سابقه برخی کانال های کم مایه هواداری و رسانه های به ابتذال کشیده شده سابقا ملی است.

همانطور که قهرمانی ها و کامیابی ها با اتحاد و همراهی به دست میآیند و از کوچکترین تا بزرگترین عضو باشگاه در آن دخیل هستند؛ شکست و ناکامی هم به همه مجموعه تعلق دارد. نه متهم کردن سرمربی از سنگینی بار مسوولیت مدیرعامل میکاهد و نه بی دقتی و ناکارآمدی برخی بازیکنان دلیلی مناسب برای بی صبری و اعتراض بیش از اندازه هواداران خواهد بود. تواتر، تکرار و تجربه اوج و حضیض نه تنها خاصیت فوتبال که ذات تاریخ و جان مایه زندگی اجتماعی انسان هاست. کدام تمدنیست که بی شکست پیش رفته و کدام جامعه ایست که ناکامی و حسرت را نچشیده باشد؟ اگر قرار بود کامبک ها، بردهای ده نفره، قهرمانی های لحظه آخری و ... همیشه سهم یک تیم باشد؛ دیگران با چه امیدی به مبارزه ادامه میدادند؟ اصلا بردها و جام ها وقتی اهمیت پیدا کرده و شیرینی شان تا عمق وجود را می نوازد که از دل انتظارها، ممارست ها و حرمان ها و حسرت ها بدست آمده باشند.

بارها و به دلایل مختلف از گل محمدی، درویش و بازیکنان مختلف انتقاد کرده و بسیاری از رفتارها و سیاست های آنها را به بوته نقد گذاشته ایم. همین حالا هم با بسیاری از تصمیم های یحیی و راهکارهای درویش مخالفیم و دسته ای از بازیکنان را در اندازه های پرسپولیس نمی دانیم. با اینهمه سخت بر این باوریم که این مجموعه کماکان ارزش حمایت را داشته و روا نیست که با مشاهده اولین نشانه های شکست و ناکامی به صلابه کشیده شود. اصلا ارزش و عیار هواداری در اینروزهای سخت و در این شرایط دشوار مشخص میشود. فرو کوفتن مربی و بازیکن و بی ارزش کردن مدیرعامل جز نابودی تیم و به قهقرا بردن آن چه فایده ای خواهد داشت؟با این منطق همین حالا و پس از سقوط «سیتیزن های انگلیسی» به رتبه پنجم جدول بهترین زمان برای پرتاب بطری بسوی «پپ» و بی غیرت خطاب کردن شاگردانش خواهد بود.

مسیر بازگشت به روزهای خوب هرگز از درگیری با یحیی و به رخ کشیدن ملال آور شده و تکراری توفیقات «برانکو» نمیگذرد. بر هوادارانی که از سر احساس و علاقه به نوستالژی مرد کروات دلبسته اند هرجی نیست؛ روی سخن با آدم هاییست که عالمانه و عامدانه بر طبل بد آهنگ تفرقه کوبیده و از «ایوانکوویچ» چماقی برای فرو کوفتن گل محمدی ساخته اند. بد نیست «برانکو فیل» های افراطی با نگاهی به سرنوشت اسف بار و بد عاقبتی پیرمرد پرتغالی به دنبال تبدیل یک تجربه شیرین دیگر به پایانی غم انگیز و غیر قابل دفاع نباشند. نه پروفسور کروات عصایی جادویی دارد ( که اگر داشت در عربستان و عمان بکارش می آمد) و نه یحیی تا آن اندازه سقوط کرده و خلع سلاح شده که نیاز به تغییر، ناگزیر تلقی شود. پرسولیس قبل از هرچیز به آرامش نیاز دارد. بازگشت آرامش و اعاده همدلی تنها راه طی طریق در جاده قهرمانیست. نبرد با هوادار و مهم تر از آن تقابل با رقیب سنتی در شهرآورد پیش رو محکی جدی برای کل مجموعه سرخ خواهد بود. آیا آنها به پایان یکی از بهترین ادوار تاریخ باشگاه نزدیک شده اند؟ آیا زمان نزول فرا رسیده و از تقدیر گریزی نیست؟ برای یافتن پاسخ این پرسشهای سرنوشت ساز تا پایان هفته آینده صبوری کنید. هفته ای که احتمالا سر منشأ دورانی جدید در تاریخ متلاطم ارتش سرخ خواهد بود.

#پیج رسمی روزنامه گل #یحیی گل محمدی #پرسپولیس
داغ ترین خبرها
تازه ترین خبرها