روزنامه گل
وحیدرضا عبدی نژاد - همه چیز برای یک جشن خاطره انگیز ۵۰ هزار نفری در استادیوم و چندین میلیونی بیرون از آن مهیا بود... غافل از اینکه فرمت جدید بازیها برای صعود تیمهای دوم گروه ها بلای جان سرخپوشان میشود و یک بازی تلخ و حذفی ناباورانه با چاشنی بی دقتی و کمی هم بدشانسی در راه است!
مسابقهای که در دل خود حکایتهایی داشت: از گل زود هنگام شهاب برای پرسپولیس که همه را امیدوار کرد گرفته تا گل آفسایدش و البته دست کم گرفتنهای پرسپولیس در مقابل حریف بدون شانسش و در ادامه هم نتیجهاش غفلت دفاع و خوردن ضد حملههای مرگبار بود و البته فرصت سوزیهایی که سرآمدش یک پنالتی به ظاهر نجات بخش بود اما با یک کم دقتی، توپ به جای تور به تیر نشست آن هم از طرف مدافع گرجی همیشه ناجی با پنالتیهای معروفش که این بار برخلاف گذشته توپش به دیرک برخورد کرد و منجی گرجی به کابوس آسیایی پرسپولیسی ها مبدل شد! و همزمان با برخورد آن توپ به دیرک، تیر رویای صعود پرسپولیس هم به سنگ خورد!
سرانجام هم که حواشی پر ماجرای بعد از بازی رقم خورد که اوجش ایستادن یحیی زیر باران پرتاب بطری ها بود که بدبین ترین هوادارشان هم تصور این صحنه تراژیک و تلخ را در پایان نمیکرد!علاوه بر همه این داستانهای درون زمین میتوان ریشه همه این ناکامیها را ناشی از اختلافات درون تیمی و نیمه نهفته مدیریت باشگاه با کادر فنی دانست .
جدای از بحث جریمههای مالی و اعتصابات و غیره نقد اصلی ما به عدم مدیریت مطلوب و نداشتن تدبیر است که مدیرعامل،حساسترین زمان ممکن را برای بالا گرفتن آتش اختلافات خود با کادر فنی تیم انتخاب کرده بود و حتی کار به جایی رسید که در سفر کاروان پرسپولیس به ریاض شاهد عدم تمایل گل محمدی و کادرش از همراهی برخی مدیران با آنها بودیم و اختلافات تا حدی علنیتر هم شد.
این ناهماهنگیها و عدم همدلیها خود به قولی آتش بیار معرکه شد اما بماند که یکی از مهمترین نقدهای وارد بر مدیرعامل باشگاه علاوه بر از دست دادن مهره های موثر تهاجمی، عدم توانایی در جذب مهرههای کارآمد جایگزین در خط حمله سرخ پوشان بود که حقیقتاً در این پست نیاز مبرمی به نیروی گلزن و سرحالتر داشتند آن هم در کوران رقابتهای حساس لیگ و البته ای سی ال آسیایی.
می توان پررنگتر شدن اختلافات یحیی با درویش را در همان داستان جذب نابهنگام و عجیب نبیل باهویی معروف جستجو کرد. مهاجمی که با مرور زمان مشخص شد نه تنها راه گلزنی را بلد نیست بلکه کم کم باید به فوتبالیست بودن او هم شک کرد!
قطعاً یکی از دلایل مهم دعوت هواداران خشمگین پرسپولیس(بلافاصله پس از بازی دحیل) از درویش برای رها کردن پستش همین کوتاهی در خرید مهاجمی کارآمد و مد نظر کادر فنی بوده است و به جای آن خرید خودسرانه یک مهاجم نمای ناکارآمد (بنام استاد نبیل باهویی!) .
جالبتر اینجاست که درویش بعد از پایان بازی تلخ دحیل در اظهار نظری عجیب می گوید: وظیفه من نیست که پشت پنالتی بایستم و آن را به گل تبدیل کنم! اینجاست که باید به وی گوش زد کرد این درست که وظیفه شما پنالتی زدن و گل کردن آن نیست اما آیا در رقابت حساس پنالتی گونه با سایر مدیران در بیرون زمین نمره قبولی گرفتهاید؟!شما با جذب نا آگاهانه مهاجم برای تیم و از دست دادن راحت مهاجمان سابق خود از مدتها پیش پنالتی حساس خود را از دست دادید و به گل تبدیلش نکردید! آیا وظیفه شما جذب یک گلزن شایسته و با رزومه در حد نام بزرگ پرسپولیس پر هوادار نبود؟ شما به جای اینکه به شکل عجیبی یک مهاجم ناشناس و ناآماده را جذب کردید، بهتر نبود به نظرات و تفکرات کادر فنی و در راس آن سرمربی تان اهمیت میدادید و با مشورت با وی وارد عمل می شدید؟آیا وظیفه شما تزریق آرامش در بزنگاههای خاص به تیم و کادرش نبود؟ بهتر بود به جای دامن زدن بیشتر به اختلافات، با تدبیر و مدیریت درست یک جلسه کارساز با کادرفنی ترتیب داده میشد؛ در جهت حل اختلافات سم گونه.
آری! مدیریت فقط استقبال عجولانه و ژست گرفتن کنار فوق ستارههایی مثل رونالدو نیست! و جنبههای حساس و مهم فراوانی دارد که ای کاش رعایت میشد تا سرانجام این سوء مدیریت و آتش اختلافات درونی باعث حسرت صعود و در ادامه شعله های ناخوشایند آن باعث دل سوخته هواداران نمیشد.در آخر باید ببینیم روزهای آینده که میتواند آبستن حوادث گوناگونی شود، سرنوشت مدیریت و کادر فنی به کجا میرسد و آیا شنیدن شایعههای عجیب بازگشت برانکو عملی میشود یا ....
#پیج رسمی روزنامه گل