روزنامه گل
به مدت ربع قرن و تا پیش از شکست تیم ترسوی کارلوس کیروش برابر آمریکای جوان و بیستوچهار ساله، هشتم آذر برای مردم ایران یادآور حماسه ملبورن بود؛ یک معجزه تمام و کمال فوتبالی که میلیونها نفر را سرخوش و معصومانه کف خیابانها ریخت، از آن روزهای کمیابی که روزگار، روی خوشش را به مردم ایران نشان داد و شاهد خیال و خوشبختی را در آغوش کشیدیم. هنوز هم البته میشود از آن روز یاد کرد، مثلا با گل کریم باقری که اهمیت خارقالعادهاش در همه این سالها پشت گل خداداد عزیزی پنهان ماند. صد البته ضربه سر با صلابت آقا کریم و البته پاس بعدی و جادویی علی دایی، پایهگذار گل دوم هم شد. چه حیف که امروز هر دو نفر مشمول پروژه تسویه «آدمحسابیها» شدهاند و در خانه نشستهاند. از کریم باقری حرف میزنیم؛ از کسی که هنوز هم میانگین گلزنیاش در تیم ملی از فوروارد پرادعای پورتو بالاتر است، از انسان محترم و آزادهای که آدم از نوشتن در موردش کیف میکند، نقیض ضربالمثل کهن «از دل برود هر آن که از دیده برفت.» کارتان را گرفتهاند؛ با جایگاهتان در قلب مردم چه میکنند؟ «ملی»پوش واقعی شما بودید، وگرنه این پیراهن تن خیلیها میرود و بیرون میآید...