روزنامه گل

وحیدرضا عبدی نژاد - در هفته پیش رو حال و هوای لیگ برتر رنگ و بوی ویژه‌تری را که ناشی از الکلاسیکوی ایرانی است به خود می‌گیرد و البته باز هم به دلیل شرایط جدولی حساس این بالا نشینان لیگ برتر، جدال پرسپولیس و سپاهان دارای حساسیت‌های مخصوص بخود است.

جالب اینکه همین هفته گذشته بود که شاهد درکلاسیکر جذاب و البته پرگل بین زردها و قرمزها از نوع آلمانی اش بودیم و علاوه بر هیجانات و جنگ جانانه بین دورتموند و بایرن مونیخ برای کسب سه امتیاز، شاهد رقابت چشم نواز و پرگل بودیم ، هر چند که نبردشان بی حاشیه هم نبود اما نکات قابل تاملی از این بازی وجود دارد...

اولین موردش، داستان میزبان بازی یعنی دورتموند بود؛ با وجود شکست سنگینی که از بایرنی‌ها در استادیوم اختصاصی‌شان (سیگنال ایدونا پارک) به آنها تحمیل شد اما نهایت خشم طرفدارانش ترک کردن زود هنگام از استادیوم و عده‌ای هم پشت کردن به سمت زمین فوتبال بود و اوج دلخوری‌هایشان را از بازیکنانشان اینگونه نشان دادند و خبری از پرواز صندلی‌ها بر فراز سر اندک تماشاگران بایرنی نبود که نبود!یا تماشاگری از طرفداران رقیب در اثر پرتاب نارنجک و سنگ، نابینا نشد!

نکته مهم دیگر اینکه اتفاقاً این درکلاسیکوی اخیر یکی از آنهایی بود که در دلش تنش‌هایی داشت اما انگار تنش‌های آنها هم تا حد محسوسی رنگ و بوی حرفه‌ای به خود دارد و کنترل شده است!چرا که وقتی درگیری جدی تری بین مدافع دورتموند (ژولین رایرسون) با کینگزلی کومان شکل گرفت که حتی او به رختکن بایرن رفت تا با وی درگیر شود، خیلی زود کنترل شد و داستانش در نطفه خفه شد یا مثلاً در اوج خشم دورتموندی‌ها شاهد یک اتفاق جالب و احساسی بودیم و آن اینکه اولتراهای بایرنی یک بنر بزرگ برای حمایت از مارسل (عضو گروه اولتراهای طرفداری دورتموند است) که به یک بیماری لاعلاج دچار شده است ، آورده‌اند و پیام ویژه‌ای برای او زدند با این مضمون: مارسل هرگز تسلیم نشو و در کنارش حتی پیام‌های امید بخشی به سایر اولتراهای دورتموند در این زمینه داده بودند. حتی همین عامل باعث شد اندک تنش‌های ایجاد احتمالی هم از بین برود.

همه این‌ها را اشاره کردیم که بگوییم ؛ به طور ویژه اگر برگ‌هایی از فصول مختلف کتاب تاریخ جدال این دو تیم پرطرفدار تهرانی و اصفهانی را ورقی بزنیم ، متوجه می‌شویم که قدرت تنش‌ها و حواشی عجیب بین این دو تیم و تماشاگرانشان بسیار بیشتر از مسایل فنی و فوتبالی و جذابیتهایش در درون زمین بوده است.

حتی گاهاً در دل این جنگهای روانی زرد و قرمز عجیب، خسارت‌های مالی و مخصوصاً جانی دلخراشی ایجاد شده است که اگر جذابیت آن دیدار خاص ( فرضا ) فرازمینی هم بوده چنان تحت الشعاع این داستانهای تلخ قرار گرفته که مزه خوش آن را تلخ کرده.یکی از تلخ‌ترین و تاسف بارترین آنها نابینا شدن سربازی جوان در اصفهان بوده است ( بر اثر پرتاب نارنجک).

البته منکر این مهم نیستیم که جدال مشهور زرد و قرمز ایرانی ، رقابت‌های جذاب فوتبالی و گل‌های دیدنی هم به همراه داشته اما حقیقت این است که حواشی و تنش‌های ناشی از الکلاسیکوی ایرانی بسیار بیشتر از متن آن بوده.

نکته مهم اینجاست که هرچه زور فنی و گیرایی فوتبالی ناشی از درکلاسیکر ژرمنها یا الکلاسیکوهای (لالیگایی و سایر دربی های اروپایی) به حواشی آنها چربیده است اما اینجا دقیقاً نقطه برعکس آن است و قدرت درگیری‌های(حتی بعضا خونین! ) بیرون زمین بیشتر بوده و حتی کنترل تنشها هم سختتر از جاهای دیگر رخ داده.حال بماند که آمار گلها هم در مقایسه با نسخه خارجی اینگونه دیدارها (جنگهای خاص فوتبالی) کمتر و پایین بوده است.

حرف آخرمان این است که امیدواریم علاوه بر کنترل حواشی و حداقل شدن تنش‌های بین دو تیم ، گل‌های بیشتر و جدالهای جذاب‌تر از اینها را شاهد باشیم تا از همین بازی پیش رو داستانهای تاکتیکی و جذابیتهای فوتبالی ، حواشی های خارج از تعادلش را ضربه فنی بکند و قدرتش را به رخ بکشد.حواشی های متعادل و بدور از خسارتهای ناجور مالی و حتی جانی، نمک فوتبال است اما مثل لیگهای حرفه ای مذکور باید مراقب بود که این حواشی به افراط کشیده نشود، از کنترل خارج نشود و نهایتا در یک کلام نمکش چنان زیاد نشود که شور'ش دربیاید و نتیجه اش بشود یک شورش و تنش در استادیومهای وطنی مان.

به امید آن روز که طرفداران دوآتیشه تیمهای ما هم با رفتارهایشان و بنرهایشان، فرهنگ غنی ایرانی را به رخ یکدیگر و رسانه های داخلی و حتی خارجی بکشند...