مرثیه ای برای کشتی ایرانی
91943
در آرزوی بار انداز و فتیله پیچ
16 مهر 1402 11:52
معضل مهم و غیر قابل انکار کشتی ایران برد و باخت نیست. کم و کیف مدالهای فردی یا عناوین تیمی هم نیست.

روزنامه گل

معضل مهم و غیر قابل انکار کشتی ایران برد و باخت نیست. کم و کیف مدالهای فردی یا عناوین تیمی هم نیست. مشکل بسیار ریشه ای تر و نگران کننده تر از دو قطبی سازیهای ابلهانه برخی برنامه سازان تلویزیون دولتی در حمایت از علیرضا دبیر و زیر سوال بردن رسول خادم است. حتی درو کردن همه مدال های طلای بازیهای آسیایی واقعیت را تغییر نخواهد داد. مسأله مرگ قریب الوقوع کشتی ایرانی و فراموشی فنون اصیل و چشم نواز آن است. چرا و چگونه نمایش های درخشان ترکان ها، عسکری محمدیان ها، جدیدی ها، خادم ها، حاجی کناری ها، حیدری ها، حاجی زاده ها، گودرزی ها، محمد طلایی ها و ... ادامه نیافت و این قبیل نبردهای دلاورانه و خواستنی یا در غبار روزگار گم شد و یا جز در شیوه سلوک تک ستاره هایی خود ساخته قابل مشاهده نبود. چه شد که از بزکش ها و یک دست، یک پاهای امثال رسول خادم 90 کیلوگرمی و فتیله پیچ های امثال جدیدی 100کیلوگرمی در مصاف با غولهای شکست ناپذیر روس و امریکا به امروزمان رسیدیم. لعنت به روزی که زیر کتف زدن و بیرون انداختن از تشک به راهبرد اصلی و نقشه راه بی جانشین قهرمانانمان تبدیل شد. لعنت به روزی که محاسبه گرفتن پوئن/اخطار دیرتر یا زودتر؛ به عنوان بهترین راه برنده شدن معرفی و به وجه غالب بسیاری از مبارزه هایمان(از وزن نخست تا آخرین وزن) تبدیل شد.مصاف قهرمان سنگین وزنمان در بلگراد و در تقابل با رقیب گرجی را بخاطر دارید؟ همان نبردی که با ده امتیاز اختلاف برنده شدیم بی آنکه عملا از فنی استفاده کرده باشیم. گویی جوان رعنای ما جز بیرون راندن حریف از تشک هیچ طرح و تدبیری نداشت. دیگری ندارد. مبارزه اخیر رحمن عموزاد را مشاهده کردید؟ قهرمان به اصطلاح «بی رحم» ایرانی در کل شش دقیقه جز یک تاکتیک به شدت رو شده و سوخته چه حرفی برای گفتن داشت؟ تأسف بارتر آنکه در نهایت این کشتی گیر خلع سلاح شده ما بود که «پیچ کمر» خورد و در پی آن به بازیچه ای بی اراده در دستان حریف مغولی تبدیل شد. کی و کجا راه را به اشتباه رفته ایم که به ناکجاآباد فعلی رسیده ایم. چرا تماشای «زیر گیری»، «بارانداز»، «فیتیله پیج»،«بزکش»،«پلنگ افکن»،«اشکل گربه»،«لنگ» و سایر فنون اصیل ایرانی به آرزوی محالمان تبدیل شده است.

البته که تصویب برخی قوانین ناصواب و بروز برخی کج سلیقگی ها در «فیلا» سبب ترویج هرچه بیشتر این شیوه از مبارزه شده است.بااینهمه ما آخرین مردمانی هستیم که میبایست به این کج سلیقگی تن داده و کل کشتی مان را به سبب این قبیل مقررات به «هل دادن» و از «تشک بیرون انداختن» تنزل دهیم. روسها و آمریکایی ها به کنار؛ هرگز از خودمان پرسیده ایم که چرا حتی آذربایجانی ها، ازبکها، گرجی ها، ژاپنی ها و هندی ها به دنبال این قبیل راهکارهای ظاهرا ساده تر نبوده و کشتی گیرانشان هر روز فنی تر و خواستنی تر میشوند؟ وقتی آنها میتوانند پس یعنی راه فن زدن مسدود نیست و همیشه شیوه ای برای خنثی کردن تلاش مدافعان وجود دارد.

تا دیر نشده باید کاری کرد و طرحی نو در انداخت. تردیدی نیست که شیوه تربیت فنی کشتی گیران (بویژه در مازندران و بخصوص در جویبار) به تجدید نظر اساسی نیازمند است. باید جسارت، فن زدن و بازگشت به روح کشتی ایرانی در سرلوحه کار مربیان زحمت کش و سازنده مان قرار گیرد. باید صرف نظر از رنگ مدال از قهرمانان شجاع و کشتی گیرانی که به روح کشتی احترام گذاشته و برای اجرای فنون به میدان میروند، بها داد و از آنها به شیوه مقتضی تقدیر کرد.

هرچند شائبه رفیق بازی در بکار گماردن سرمربی تیم ملی بزرگسالان مذموم و ناپسند است؛ هرچند انتقادهایی جدی به شیوه هدایت ملی پوشان وارد بوده و هرچند سرمربی ذاتا محافظه کار و نه چندان شجاع تیم ملی (هنوز بسیاری از اهالی کشتی؛ خاطره مبارزه های به شدت محافظه کارانه آقا پژمان را فراموش نکرده اند)؛ انتخاب مناسبی برای اعمال این دگردیسی نیست؛ بااینحال مشکل بسیار فراتر از بود و نبود یا برکناری و ابقای درستکار است. کشتی به انقلابی به مراتب بزرگتر، فراگیرتر و ریشه ای نیازمند است. بازگشت به خویشتن خویش و بازگشت به روح کشتی ایرانی. باید قبل از آنکه دیر شود دست بکار شویم.

#پیج رسمی روزنامه گل
داغ ترین خبرها
تازه ترین خبرها