روزنامه گل
سهشنبهشب تراکتور ایران با قبول شکست ۳بریک برابر الشارجه امارات در پلیآف لیگ قهرمانان آسیا از این مسابقات اوت شد و سهمیه کشورمان ناقص ماند. در شرایطی که پیش از این حضور پرسپولیس، سپاهان و نساجی در مرحله گروهی لیگ قهرمانان قطعی شده بود، همه منتظر بودند تراکتور هم تکبازی پلیآف را در تبریز ببرد و ایران با سهمیه کامل به لیگ قهرمانان برسد، اما این اتفاق رخ نداد. شارجه امارات که فصل جدید لیگ این کشور را با پیروزی نزدیک و شکننده ۴بر۳ برابر الاتحاد کلبا با هدایت فرهاد مجیدی به پایان برده بود، در این مسابقه در محاصره دهها هزار هوادار پرشور تراکتور اعم از مرد و زن قرار گرفت، اما نهایتا با ارائه یک نمایش حسابشده توانست حریف ایرانی را با نتیجه ۳بریک شکست بدهد و به دور بعد برسد. شکست سهشنبهشب تراکتور، با خودش درسهای زیاد و قابل تاملی برای فوتبال ایران داشت؛ درسهایی نه چندان نو که انگار قرار نیست آنها را جدی بگیریم.
این تراکتور واقعا «بهترین» است؟
اگر قرار باشد از خود تراکتور شروع کنیم، این تیم نمایش ناامیدکننده دیگری ارائه داد که حسابی جای بحث دارد. این سومین شکست تراکتور در آغاز فصل جدید فوتبالی به شمار میآمد. آنها پیش از این با نتایج ۳بریک و یکبرصفر به سپاهان و پرسپولیس باخته بودند. اگر شکست سنگین ۷بریک در آخرین بازی فصل گذشته را هم به این فهرست ضمیمه کنیم، میرسیم به ۴ باخت پیاپی و ۱۴ گل خورده که به معنای واقعی کلمه «اسفبار» است. خب البته تراکتور در پنجره تابستانی تغییرات زیادی داشته و شاید زمان ببرد تا بازیکنان با هم هماهنگ شوند، اما نمیتوان مشکلات ساختاری تراکتور را هم کتمان کرد؛ تیمی که به سادگی فراوان به تیمهای حریف موقعیت گل میدهد، اما خودش به سختی و با مشقت فرصت میسازد.a از سوی دیگر عالم و آدم میدانستند تراکتور نامتوازن بسته شده و در خط حمله خالی از ستاره است، اما عجیب آنکه محمدرضا زنوزی، مالک باشگاه تبریزی خیلی هم از دستپخت خودش ابراز رضایت میکرد و میگفت این مجموعه، بهترین تیم تاریخ لیگ برتر ایران است! هر چه هست در عمل شاهد داستان دیگری هستیم و اگرچه لازم است از قضاوتهای شتابزده بپرهیزیم، اما با ادامه این رویکرد حقیقتا کار سختی است که در لیگ هم آینده روشنی برای تراکتور متصور باشیم. مخصوصا که به نظر میرسد نظم و انضباط هم در این باشگاه خدشهدار شده؛ چنان که امیرحسین حسینزاده، بازیکن تازهوارد تبریزیها بعد از باخت به پرسپولیس علیه برخی همبازیانش مصاحبه کرد و پاکو خمز هم اظهارات او را «بزدلانه» دانست، اما در کمال تعجب دیدیم که این بازیکن برابر شارجه در ترکیب اصلی سرخپوشان قرار گرفت! انتظار یک جلسه تنبیه ساده برای او، واقعا زیاد بود؟ خب حالا که بازی کرد، چه گلی به سر تیم زد؟
پاشنه آشیل خمز
از سوی دیگر شکست برابر شارجه در پلیآف لیگ قهرمانان آسیا، طرفداران این نظریه که «پاکو خمز مرد بازیهای بزرگ نیست» را در دست بالا قرار داد. اگرچه مربی اسپانیایی تیم خوبی ساخته و اواخر فصل گذشته هم نتایج درخشانی گرفت، اما هر زمان نوبت مصافهای حساس با رقبای گردنکلفت رسیده، شاهد ناکامی او بودهایم. خمز دو بار پشت سر هم در تبریز به پرسپولیس باخت که واقعا نتایج بدی بودند، آن شکست ۷ گله وحشتناک را برابر استقلال تجربه کرد و مقابل همین تیم از جام حذفی هم اوت شد، شکست برابر سپاهان در آغاز فصل جدید و حالا هم این باخت تلخ در دروازه ورودی لیگ قهرمانان آسیا را هم به فهرست اضافه کنید تا بدانید داریم از چه چیزی حرف میزنیم.
شارجه؛ چهار برابر گرانتر!
در نهایت اینکه دیگر واقعا باید بپذیریم استانداردهای فوتبال حرفهای امروز تغییر کرده است و نمیتوان به ضرب و زور غیرت ایرانی و لشکرکشی هواداران مشتاق و اینطور چیزها، نتیجه گرفت. اینکه گزارشگر بازی بارها در طول مسابقه به اهمیت حضور تماشاگران اشاره کند و از رکوردزنی آنها حرف بزند، صرفا مصرف داخلی دارد. دوران مرعوب شدن تیمهای حریف از جو ورزشگاههای ایرانی (که حالا اغلب خالی از تماشاگر هم هستند!) به پایان رسیده است و سرمایه انسانی و دانش فنی حرف اول را میزند. همین شارجه امارات که یک تیم معمولی آسیایی است در حالی به تبریز آمد که ترانسفر مارکت ارزش بازیکنانش را حدود ۴۱ میلیون یورو تخمین میزند؛ تقریبا ۴ برابر گرانتر از تراکتور ۱۱ میلیون یورویی. بیایید به فوتبال، حرفهایتر نگاه کنیم.