دگردیسی تاریخی ارتش سرخ
90200
ویرانگری بدون نیاز به زلزله
30 مرداد 1402 12:07
اهالی فوتبال، پرسپولیس را به عنوان تیمی هجومی و حمله ور می شناسند. قدیمیترها خاطره ها دارند از شاگردان مخوف علی سلطان.

روزنامه گل

دکتر فرزاد بیگی - اهالی فوتبال، پرسپولیس را به عنوان تیمی هجومی و حمله ور می شناسند. قدیمیترها خاطره ها دارند از شاگردان مخوف علی سلطان. از فشار خرد کننده دقایق ابتدایی و از حریفانی که ناگزیر به تسلیم بودند. روزگاری که سرخها در غیاب لیگ سراسری، به فاتح بلامنازع جام باشگاه های تهران تبدیل شده و نخستین گلات قهرمانی را ثبت کردند.پس لرزه های این زلزله مخوف تا سالها بعد ادامه داشت. تا واپسین حضور افتخار آمیز سلطان روی نیمکت پرسپولیس. تا قهرمانی لحظه آخری در نخستین دوره لیگ حرفه ای. بااینحال از همان فصل81-1380 و از شکل و شمایل قهرمان شدن سرخها پیدا بود که روزگار «علی اکبر خوانی» بچه دروازه دولاب تمام شده و «پاییز پدر سالار» فرا رسیده است. از آخرین قهرمانی با پروین تا آغاز نوزایی و خیزش دوباره پرسپولیس با «برانکو ایوانکوییچ» نزدیک به شانزده سال طول کشید. شاید برای آدمین های شانزده ساله و نسل کم صبر و تحریک پذیر توییت و اینستاگرام جالب و البته باور نکردنی باشد که در این سالیان دراز سرخ های به اصطلاح حکومتی تنها یک بار به فتح لیگ رسیده بودند. همان قهرمانی دراماتیکی که در لیگ هفتم و با گل ثانیه های پایانی سپهر حیدری در نبرد با سپاهان به دست آمد. عجیب ترین و تأثیرگذارترین لحظه در کل ادوار لیگ برتر. تغییر قهرمان در آخرین ثانیه ها.

سالهای دور از جام، کشدار و خسته کننده است. سبب کم طاقتی و بی اعتمادی و سر دادن «حیا کن، رها کن» های متعدد و تکرار شونده ای میشود که دشمن ثبات و ساختارسازی اند. استمرار نگرانی ها، اعتراض سکوهای سرخ را به قبل از پایان بازی نخست فصل هم رسانید.بااینحال و از پی حسرتها و ناکامی های فراوان، بالاخره ورق برگشت و لحظه بازگشت فرا رسید. لحظه رستاخیز بزرگ و فوران مجدد آتش فشان. رنسانس ارتش از اسب افتاده سرخ، با معماری پرفسور کروات آغاز و با تدابیر و پایداری قابل تأمل یحیی ادامه یافت. دورانی جدید از یکه تازی در لیگ، در هم شکستن حد نصاب ها و بدست آوردن مجدد «گلات» قهرمانی و بیشتر از آن فرا رسیده بود.

روزگار جدید اما یک تفاوت بنیادین و یک نکته افتراق جدی با همه پرسپولیس های روزگار افتخارآمیز گذشته داشت. اگر شاگردان پروین به خط آتش بی مهار و قدرتمندشان معروف بودند؛ تیم برانکو در قالبی یکسره متفاوت فرو رفت و به تدریج به حسابگری و استفاده بهینه از موقعیتها شهرت یافت. وقتی تیم هیجان انگیز و سراسر تهاجمی لیگ چهاردهم ؛ قربانی اشتباهات متعدد دروازه بان ها، مدافعان و ساختار دفاعی شده و جام را به دلیل اختلاف گل از کف داد؛ جای تردیدی باقی نمی ماند و جنتلمن کروات طراحی نقشه راه جدید را آغاز کرد. دگردیسی عمیق و تغییر ریشه دار در فلسفه فنی باشگاه: در اولویت قرار دادن مباحث دفاعی و بهینه سازی شیوه های حفاظت از دروازه. ارائه نمایش هایی حسابگرانه و حرفه ای. استفاده حداکثری از حداقل فرصتها.

ساختار جدید سرخ ها به تدریج و با گذر ناگزیر از روزگار پنجره های بسته و محدودیتهای مالی و در جنگ غالبا نابرابر با رقبای ثروتمند داخلی و خارجی، کم نقص تر و مطمئن تر میشد. پسران برانکو یاد گرفتند که راه رسیدن به جام الزاما از مسیر تیم پر ستاره، حملات پر تعداد و گل های فراوان نمی گذرد. باوری که پایه گذار موفقیتی بینظیر در فوتبال ایرانی شد. بزرگترین خدمت پروفسور به پرسپولیس و سرمربیان پس از خود، ساختن سیستمی ترمیم شونده بود که نه تنها با تغییر ستاره ها از کار نمی افتاد؛ بلکه کناره گیری و فقدان طراح اولیه اش هم خدشه ای به کارآمدی اش وارد نمیکرد. میراثی تحسین برانگیز که هم در حضور مستعجل « کالدرون» و هم در روزگار ادامه دار گل محمدی به درخشش و افتخار ادامه داده است. بااینهمه نسبت دادن موفقیت های پر تکرار گل محمدی به «برانکو»، بی انصافی بزرگی است که هر فصل و از پی کسب افتخاری تازه بوسیله تیم تحت امر یحیی، عجیب تر و غیر قابل قبول تر میشود. گل محمدی اگرچه با وفادار ماندن به ساختارسازی پروفسور و با تأثیرپذیری از جو نتیجه گرای حاکم بر فوتبال ایرانی شیوه ای محافظه کارانه در پیش گرفته و بهترین راه برای تجدید و تمدید افتخار را استحکام دفاع ، دروازه و سازمان دفاعی می داند؛ بااینحال به تدریج و در گذر زمان دیدگاه فنی خود را به مرحله اجرا گذاشته و همراه با تغییر ناگزیر یا خود خواسته نفرات، از روزگار برانکو فاصله گرفته است. اوج کار یحیی درست وقتی بود که بنظر میرسید به آخر خط رسیده است. از دست رفتن فرصت «دبل هت تریک» در لیگ بیست و یکم و واگذاری صدرنشینی در اواخر فصل بیست و دوم او را به لبه پرتگاه نزدیک کرد. او اما بر خلاف انتظار پا پس نکشید و تسلیم نشد. یحیی و شاگردانش با تکیه بر ذات برتری طلب (حاصل قهرمانی های متعدد و تکرار شونده)، ساختار دفاعی مطمئن و استفاده بهینه از موقعیت ها، هم تاج و تخت از دست رفته را باز پس گرفتند و هم با فتح جام حذفی، صاحب دومین «سه گانه» قهرمانی باشگاه در سالیان اخیر شدند. نه بدعهدی «لوکادیا»، نه مصدومیت همیشگی «شیخ دیاباته» و ناکارآمدی آزار دهنده «پری را»، نه سر بهوایی بی پایان عبدی و نه رفتارهای غیر حرفه ای عیسی و دور ماندن بی دلیلش از بازیها سبب توقف پروژه بازگشت آنها نشد و سرخ ها یکبار دیگر با پشت سر گذاشتن موانع بزرگ و نادیده گرفتن کمبودها به قله افتخار رسیدند.

پرسپولیس لیگ بیست و سوم نسخه بروز شده، باتجربه و تکامل یافته ای از تیم همیشگی سالیان اخیر است. مجموعه ای پر افتخار که در اوج بلوغ قرار دارد. هرچند آنها هنوز هم با مشکلات مالی متعدد روبرو هستند. هنوز بحث ملال آور تأخیر در دریافتی ها وجود دارد و هنوز مشکلات کلان مدیریتی آزارشان می دهد. هنوز هم در قیاس با ثروتمندان لیگ از ستاره های به مراتب کمتری برخوردارند و کماکان در خط حمله با کمبود مشهود یک گل زن تمام عیار و حرفه ای مواجه اند. سرخها اما در طول نزدیک به یک دهه اخیر با بحران ها، تنگناها و کمبودها به همزیستی رسیده و در مقابل این قبیل مشکلات رویین تن شده اند. پسران یحیی شاید زلزله نباشند و نمایش هایشان نسبت چندانی با پرسپولیس تهاجمی روزگار گذشته نداشته باشد. گل محمدی شاید شباهت چندانی با سیمای کاریزماتیک پروین و پروفسور نداشته و به اندازه کافی الهام بخش نباشد. بااینهمه از این تیم و سرمربی اش باید ترسید. مجموعه ای وهم آور، فرصت طلب و بغایت زیرک که موقعیت ها را به ندرت هدر می دهد و راه و رسم به دست آوردن سه امتیاز در روزهای نه چندان درخشان را آموخته است. غول سرخ پایتخت سالهاست که نقشه گنج را یافته و کوتاه ترین مسیر برای رسیدن به آن را در جیب دارد. آنها را هرگز دست کم نگیرید.


داغ ترین خبرها
تازه ترین خبرها