فوتبال ایرانی؛ گروگان ناکارآمدی و انفعال
89597
مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان
19 مرداد 1402 10:42
ناکارآمدی محض و نداشتن غیرت مسوولیت. اینها عصاره و چکیده ی  مختصات و داشته های مادام العمرهای بی لیاقتیست که با انواع لطایف الحیل فوتبال ایرانی را به گروگان گرفته و سایه سنگین، بختک وار و آفت زایشان این پیکر نحیف را در حالت احتضار قرار داده است.

روزنامه گل

دکتر فرزاد بیگی - ناکارآمدی محض و نداشتن غیرت مسوولیت. اینها عصاره و چکیده ی مختصات و داشته های مادام العمرهای بی لیاقتیست که با انواع لطایف الحیل فوتبال ایرانی را به گروگان گرفته و سایه سنگین، بختک وار و آفت زایشان این پیکر نحیف را در حالت احتضار قرار داده است. نابغه های پنج ستاره ای که بزرگترین دستاوردشان فوتبال سترون شده، عقیم و بی پدیده ای است که جز شائبه سازی، حواشی فراوان و ابهامات لاینحل حاصل و نمودی نداشته و نخواهد داشت. از «ویلموتس گیت»، توقیف ساختمان فدراسیون و باشگاه پرسپولیس توسط «شستا» تا خیمه شب بازی انتخابات فدراسیون، از کودتا علیه «اسکوچیچ» تا گلباران پاییزی همراه با «عالیجناب پرتغالی» در قطر؛ از حذف سرخابی ها تا محرومیت های ادامه دار از میزبانی؛ از وعده های بی سرانجام در باب «وی . ای . آر» تا مضحکه ملال آور و بی نتیجه سقف بودجه؛ از دهن کجی نظر کرده ها و بانفوذها به قوانین و مقررات نقل و انتقالات تا تبصره های خلق الساعه و نوپدید برای حل مشکل ثبت قرارداد باشگاه های خاص، از ضرب العجل های تکرار شونده فیفا و «ای اف سی» درباره حضور بانوان در ورزشگاهها تا تعویق ناگهانی بازیهای لیگ به بهانه گرمای هوا و از آزادی زخم خورده ای که فقط خدا می داند تا چند سال دیگر درگیر بازسازی و ترمیم های حداقلی خواهد بود تا رونمایی از فاتحان سه گانه سخت یاب قهرمانی در برهوتی خاک گرفته و بدون تماشاگر. اینهمه از جمله سرفصل هایی است که تراژدی غمبار و کمدی سیاه فوتبال ایرانی را تشکیل داده و حاصل رزومه پر بار و نتیجه مسند نشینی دوباره آدم هایی است که از حدود یکسال پیش و با وعده بازسازی و سر و سامان دادن به فوتبالی بازگشته اند که خودشان در گذشته ای نه چندان دور آن را به ویرانه ای ترحم برانگیز تبدیل کرده بودند.

اینهمه اوج بلاتکلیفی و بیچارگی فوتبالی است که در آستانه شروع لیگ بیست و سوم ، لیگ قهرمانان و کمی بعدتر جام ملتهای آسیا و رقابتهای انتخابی المپیک قرار گرفته و آزمون های دشوار و تعیین کننده اش یکی پس از دیگری از راه خواهد رسید. کار از موعظه و تذکر و گلایه گذشته است. وخامت اوضاع چنانست که گویی حضرات سئول نشین به نابودی فوتبال و آخرین نشانه های حیات آن کمربسته و به کمتر از مرگ کامل این واپسین دلخوشی بخش قابل توجهی از ملت راضی نخواهند شد. همانهایی که بازگشت دوباره شان به فوتبال را حاصل «اجماع از بالا» دانسته و با دهن کجی افراطی به افکار عمومی، بر این اعتقادند که هیچ خط و خشی بر بالانشینی همیشگی و بی رقیبی طعن آمیزشان وارد نخواهد شد. کسانی که راه و رسم لابی گری و بالا رفتن از نردبان ترقی را آموخته، مفتخر به رفاقت با شیخ بحرینی و از مدیران تراز یکی از بدنام ترین کنفدراسیون های فوتبال جهان هستند. حضراتی که با استفاده از حربه «فیفا هراسی» بر خر مراد سوار شده اند، هرچه میخواهند میکنند یا نمیکنند و هر پرسش کننده و منتقدی را به ریشخند و تمسخر میگیرند.

نکته تأسف بار اینکه در این اوضاع آشفته و «باری به هر جهت» هر یک از اهالی فوتبال و مدیران باشگاه ها کلاه خودش را دو دستی چسبیده و تا ناکارآمدی و بی تدبیری دامن باشگاه متبوعشان را نگرفته، نه اعتراضی میکنند و نه از وضع موجود شکایتی دارند. نفع جمعی و صلاح ملی گمشده هایی هستند که مدتهاست در میان روزمره گی ها، سهم خواهی ها و شلوغ کاری ها به فراموشی سپرده شده اند

آیا در این وانفسای بی تدبیری و در جولان بی امان ناکارآمدان متوهم و پر مدعا اساسا کسی هست که بداند این نا مدیران هزینه زا و خسارت آفرین با کدامین ورد و افسون دست از سر فوتبال بینوای ایرانی بر میدارد؟آیا اساسا امید و مجالی برای بیرون شدن از این ظلمات محض وجود دارد و کسی هست که بداند این هرج و مرج تمام عیار و این بی تصمیمی و انفعال تا کجا ادامه خواهد یافت؟ کاش دست کم در دستگاه عریض و طویل تان آن اندازه عقلانیت وجود داشت که اگر نه برای صلاح و صرفه ملک و ملت ، بلکه برای بر دوام ماندن مداخل، مواجب و مناصب خودتان هم که شده ، هر روز چاه ویل تازه ای فرا روی فوتبال بینوا، بی کس و تنها مانده ایرانی قرار نداده و خنجری تازه بر گرده اش فرود نمی آوردید. کوتاه سخن اینکه بقول سعدی (علیه الرحمه): «امیدوار بود آدمى به خیر کسان / مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان».

#تیم ملی فوتبال ایران
تازه ترین خبرها