آقا خطیر ماهی مرده را چه سود !
روزنامه گل
.میدانستی که این استقلال دیگرآن سرای همیشگی نیست و در پی قافله سالار مدیرانی گذری از آن استقلال با حشمت وجاه امروزه روزکاروانسرا یی ویرانه باقی مانده ..در حکم توشیح شده شما چه نوشته اند ..ایا به شماماموریت دا ده اند که در پس جاخالی دادن ان مدیر قبلی به استقلال مشرف شوید و خرابی هایش رابسازید یا چنین که می رود کلنگ بدست ویران ترش کنید و شماهم چون اسلاف خود ناغافال در دل شب از زیر بار مسئولیت جا خالی بدهید !؟
اقای خطیرعزیز! شما مسلما معنا وکاربرد دو واژه - آمر و عامل - را میدانی دو واژه ای که چهل و اندی سال است به درد بی درمان استقلال و پرسپولیس بدل شده چون جناب مستطاب وزیران آمر و هر آمردیگر چنین که رفته ومیرود آنقدر سمن خوشبو کنارشان دارند که بوی درد یاسمن ها ی استقلال و پرسپولیس به مشام مبارک شان نمی رسد ...وزیران آمری که همیشه خدابه مقوله پرپیچ وخم تیمداری این دیار سهل ممتنع می نگرند... نه تنها همین جناب وزیرمستطاب که هرکه امده ورفته نا آشنا به چرخه تیمداری آمده وناآشنا تر رفته .... بنابراین باید هم همیشه خدا عاملانی آمپول زن دکتر نما پشت هم بسته بندی شده ارسال شوند تا این دو بیمار را بدون انکه به فکردرمان شان باشند فقط آمده اند صدای دردشان را در گلو خفه کنند ! بطور مثال همین استقلال زمین گیر شده شما چون صدای درد ش امروزه گوش فلک را کرکرده نه تنها این صدا خوشایند مقام وزارت نیست که برایش مصیبتی عظما ست !
آقای خطیرعزیز! لطف کنید تا دیرتان نشده تکلیف خود واستقلال را برای خیل خلیل هوادارانش روشن کنیدآیا شما به عنوان مدیری بااختیار و مختار امده اید تا بنا برنظرات و دیدگاه ها و برنامه ریزی های مدون خود صد البته با جذب حمایتگران مالی چرخ استقلال را ازچنین منجلاب گیر کرده دراورید یا قراره مثل عاملان گذشته که کم نبودند.با آقا اجازه وآقا اجازه ها و چه کنم هاو چه نکنم ها همان دیکته نویسی باشید که دیگرعاملان کم ننوشتند و کم غلط نداشتند !؟
چنانچه تا بوده درد مدیران استقلال و ایضا پرسپولیس به جای انشاء کردن برنامه های متقن وموفق همین دیکته نویسی های پر غلط بوده !
جناب خطیر ! ندا آمده که با عقب افتادن استقلال از بازار نقل وانتقالات به سرمربی محبوب ولی آچمز شده تان پیشنهاد داده اید درفصل پیش روتیم تان را برای پنجمی وششمی ببندد . چنین نشانه ها در پس بی خیالی ها وفرصت سوزی ها باعث تسلیت به استقلال است !
اقای خطیرکار شما حکایت آن بنایی است که از پسرش پرسید: ...پسرم بزرگ شدی می خواهی چکاره بشی؟ پسره برگشت به پدرش گفت می خواهم مثل تو بنا بشم ...پدر در جوابش گفت وای بر تو ای پسر،من می خواستم مهندس ساختمان شوم بنا شدم توکه می خوای بنا بشی دیگه چی میشی !
حالا هم اگر با حضورحضرتعالی سقف آرزوها و برنامه ریزی ها ی شما چنین است که با خرید دوسه بازیکن وازده پنجم ششم شوید شک نکنید که استقلال ره به فنا می برد !به قول انوری شاعرشهیر:
گفتم آب ار به جوی باز آید / ماهی مرده را چه سود کند
آقای خطیر عزیز ! آِیا روزی که شما با اذن دخول ازروی پل استقلال وارد شدی نگاهی به جوی بی آب و ماهی های درحال نزع و موتش انداختی !؟...اگر انداختی پس می دانستی به کجا آمده ای حالا لطف کنید بجنبید رقبا هرانچه بود و نبود را در تعلل وبی خبری عاملان گوش به فرمان گذشته وهمین شما بردند اقای خطیر عزیز ! اگر به توان مدیریت خود اعتقاد دارید بیایید کاری کنیدآب رفته به جوی استقلال باز آید ماهی ها ی بینوا شده اش بدجوری درحال مرگ ومیرند !
#استقلال #اختصاصی گل #یادداشت #علی خطیر
