روزنامه گل

می گویند فیل مرده وزنده اش صد تومان است ...استقلال جدا از کادرفنی و بازیکنانش که همه گاه برای سربلندی اش تلاش کرده ومی کنند سالیان سال است به مثابه فیلی شده که تلاش برای زنده ماندنش فراتر از توان وتجربه مدیران سریالی می باشد.... جنابان عالیجاهی که به جای تلاش برای بقای این فیل پر ارزش چه بسا سوداگرانه برای دستیابی به عاج گرانبهایش کم کمر به قتلش نبسته اند ! ....مدیرانی که بسیاری شان بی هیچ نسبت و آشنایی با مقوله مدیریت فوتبال پشت هم با برخورداری از رانت های متعدد وزیرانه بدون انکه کک این انتصابات فرمایشی تن بالا سری ها رابگزد راست راست می ایند و کج کج درپس کج اندیشی ها وکج رفتاری های مدیریتی می روند.... مدیران نا کارامدی که بدون هیچ توضیح و بازخواستی و ارایه بیلان و حساب و کتابی ازدرامد ها وهزینه های سوخته باتلی از بدهی های تلنبار شده پس پسکی در دل شب بازدن به کوچه علی چپ تو گویی نه خانی امده و نه خانی رفته !

اگردر چهل واندی سال قبل آن تاج استقلال شده بدست معاندانی چند روبه قبله درحال موت بود تا به همت مردان ریشه داری چون عنایت آتشی ومنصور پورحیدری وعباس کردنوری تجدید حیات یابد و سپس با حمایت آقامحمدی ها و ایروانی ها واولیایی ها با ساختاری آماتورگونه دوباره سری میان سرها دراورد هیهات که به مرور زمان با توجه به کارنامه برجا مانده برخی از مدیران سریالی کم نمونه ها و نشانه هایی ازتساهل و تسامح و بی تجربگی و ورشکستگی در چرخه مدیریت استقلال مشاهده نمی شود.

ناکارامدی مدیران استقلال را باید از مقطع حضور فرمایشی جناب مستطاب مقداد نجف نژاد در استقلال دانست مدیری که چاووشی خوان مدیران نابود گر استقلال محسوب می شود کسی که بدون کمترین اگاهی وتجربه ازچرخه امور فوتبال با تسامح و تساهل مدیریتی به جای انکه فهرست اسامی بازیکنان استقلال را برای حضورو رقابت در جام باشگاه های آسیا ایمیل کند انرا در اخرین فرصت مقرر توسط پست ارسال کرد تا با نرسیدن به موقع اسامی مذکور سبب حذف استقلال شود و چنین بی تدبیری جنابش به مثابه پتکی بر فرق فوتبال ما ومیلیون ها هوادار کوبیده شود و جالب انکه بعدش همین جناب مدیر مدبر بی خیال عالم و آدم در توجیه اشتباهش با زدن به کوچه علی چپ وعده دادند ،،...نگران نباشید فوق فوقش جریمه ی دیرکردارسالش را می پردازیم !...البته ان جریمه سرکاری وعده داده شده به سبب قانونمندی فوتبال حرفه ای مورد قبول کنفدراسیون اسیا واقع نشد تا همچنان درد و حرمان حذف استقلال نه البته گوشه دل جناب مدیر عامل مدبر را به درد اورد که سال های سال همچنان درد بی درمانش سر دل فوتبال ما وخیل خلیل هوادارانش مانده است.

نهضت حضور مدیران فرمایشی در استقلال همچنان مستدام بود تا رسید نوبت افتخار دادن مدیری بنام افتخاری برای جلوس بر سریر استقلال...مدیری نا اگاه که افتخارش برای اولین بارطلیعه دارشدن در بستن پنجره های استقلال محسوب شود !... مدیری که حتی به مثابه کفاشیان لیوان آبش به جای انکه دست خودش باشد از بالا فرمایش شده بود دست مدیری گمنام بنام توفیقی باشد... عاقبت نا کارامدی افتخاری ها و توفیقی ها در استقلال چنان شد که به علت بسته شدن پنجره نقل وانتقالات در نتیجه بدون بستن قرارداد با بازیکنانی نامداربا تیمی دست وپا شکسته مفتضحانه ترین باخت تاریخی استقلال در جام باشگاه های آسیا در برابر العین رقم بخورد !

در زمان مدیریت افتخاری بود که دریغ ودرد منصور پورحیدری عزیز به علت بیماری دارفانی راوداع گفت اما تا زمانی که افتخاری براریکه استقلال نشسته بود چه قبل ازفوتش و چه بعدش هرگز برای پرداخت طلب بحق این بزرگمرد که سالیان سال جان و مالش را برای استقلال هبه کرده بود اقدامی نکرد...تا به قول این مدیران فرمایشی نه خانی به نام منصور خان به استقلال آمده ونه خانی مرده و رفته !

در چنین فوتبال بی درو پیکری که نگارنده این نوشتار نزدیک به هفتاد سالش را به عناوین مختلف از نزدیک دیده وتجربه کرده ام اگردر قبل از انقلاب ظهورو حضور ادم های علاقمند در چرخه این فوتبال کم و بیش به عشق و دلدادگی معنای خدمت می داد دریغا که امروزه روز انچه در این فوتبال معنا ی واقعی پیدا کرده هدف خدمت به فوتبال نیست فوتبال وسیله ای است برای رسیدن به هدفی بالاترو والاتر... گرچه هم کم نبودند کسانی که در هنگام پرش ازهمین سکوی فوتبال به ورطه فراموشی سقوط نکردند!

در ادامه بامرور به عملکرد سریالی مدیرنما های استقلال می رسیم به کسانی چون فتحی ها وایضا خلیل زاده ها صد البته در چالش با قرارداد استرا ماچونی مساله ای که از ابتدا مشخص بود مشکل در بستن نوع قرارداد نیست و زیاده خواهی های این مرد ایتالیایی مشکل اصلی درخود باوری غلط و بالیدن به نظرات خود و بخوانش در خود گویی و خودخندی و هنرمندی چنین مدیران است ...مشکل در اشاعه وعده ها در دل خبرهای جعلی برای تسلای دل هواداران و مخاطبان بود تا بدین محمل حق استراماچونی ها را نا حق حقنه کنند و هیهات برسد امروزه روزی که برخلاف انتظارآقایان آب از آب این تساهل وتسامح مدیریتی شان چنان تکان بخورد که سیلی شود خانمانسوزو چنین که می رود استقلال را با خود ببرد !

در این بلبشوی خود سا خته مدیران سریالی استقلال چگونه می شود حضورچهارباره امثال فتح الله زاده ها را نادیده گرفت .مدیر خود شیفته و خود پسند ی که همچنان دوست دارد سر سبیل رسانه ها نقاره بزند وهرباربا امدن ها و رفتن هایش در زیرآوار استقلال وعده و وعیدهای صد من یک غاز حواله مردم هوادار کند... مدیر خود باوری که انتظاردارد مردم هواداربرای صدمین باروعده های پوشالیش راباور کنند ...مدیری که با توجه به کارنامه حضوری چهار باره در استقلال می شود وی را شیخ الرییس تیمداری فرمایشی این دیارلقب داد البته شیخ الرییس فرصت سوزی که وقتی بیرون گود بود به زمین وزمان ایراد می گرفت اما باچهار بارحضورش در مقاطع مختلف این فرصت راداشت تا بنا به ادعا های مکرردر مکرر چه بساهوادارگول زنکش استقلال زمین گیر شده را نجات دهد اما توگویی شمشیر جناب شوالیه چنان کند شده که ماست هم نمی برد !

حرف اخردر حذف استقلال ویحتمل پرسپولیس را باید قاب کردو در موزه ورزش به دیوار زدوبارها خواندش ....جناب پولاد گر معاون ارباب استقلال و پرسپولیس در مورد رعیت ارباب فرمایش کرده اند ،،....اتفاق خوبی افتاده و ثمره خوبی برای باشگاه ها دارد ،،... ثمره خوب درازای نفله شدن استقلال و پرسپولیس !!؟