آزادی چگونه تسخیر شد
81210
سپاهان، فاتح نبرد سال
22 اسفند 1401 13:42
فرزاد بیگی -     پرسپولیس پس از دو نتیجه درخشان در نقش جهان و تبریز، بالاخره مغلوب شد.آنهم در حساس ترین نبرد فصل. در الکلاسیکوی بواقع شش امتیازی. نبردی که ممکن است سرنوشت فصل بیست و دوم و تکلیف قهرمانی را مشخص کرده باشد.

روزنامه گل

درست مثل مساوی کذایی برابر تیم فرهاد. اینکه سرخها چرا و چگونه در کمتر از 20روز از نمایش تحسین برانگیز نقش جهان به آشفتگی نیمه اول آزادی و از دست رفتگی کامل نبرد پایان سال رسیدند، دلایلی روشن؛ ساده و کاملا قابل پیش بینی داشت:

انگیزه های متفاوت

یحیای نقش جهان، نسخه ای شجاع و دیده نشده از گل محمدی بود. شخصیتی پویا و مهاجم که بجای توجه به حواشی و یقه گیری، مشغول آنالیز بازی، تشخیص به موقع و اجرای شجاعانه تدابیر لازم بود. شاید برای لحظه ای تصور کردیم که دگردیسی اتفاق افتاده و آقای مربی پوسته محافظه کاری را برای همیشه کنار گذاشته است. این دگرگونی اما بهمان اندازه تغییر شمایل ظاهری چند وقت پیش یحیی نامنتظر و البته ناپایدار بود. او خیلی زود و در تبریز به لاک احتیاط و انفعال همیشگی بازگشت.

در واقع آنچه در نقش جهان سبب برتری گل محمدی بر «مورایس» شد اضطرار و محکومیت به برد بود. یحیی که به تازگی صدر را از دست داده بود؛ راهی جز حفظ امیدواری در جام حذفی نداشت.همین شد که تیم را با ترکیب و شیوه ای هجومی بمیدان فرستاد و با تعویض هایی بسیار بالاتر از تراز تعویض های همیشگی اش موفق به ثبت روزی بیاد ماندنی در تاریخ مربیگری خود شد.

در نبرد نقش جهان هرچه یحیی فراتر از انتظار بود؛ «مورایس» ناتوان بنظر میرسید. او هم در ترکیب اولیه و هم در تعویض ها دچار اشتباه محاسبه شد و در نهایت بازی بزرگ جام حذفی را از دست داد. نقطه عطف بازی و لغزش بزرگ مرد پرتغالی اعتماد بیش از حد به توانایی و البته انگیزه سیاوش یزدانی بود.

نکته مهم دیگر برانگیختگی و تمرکز به موقع سرخها برای پیروزی بر رقیب اصفهانی بود. در حالیکه حریف کل هفته را سرگرم مصاف بی جهت با تیم روسی، جشن صدر نشینی و کریهای اغراق آمیز شده بود.در یکشنبه آزادی اما«مورایس»، کادر فنی، بازیکنان و هواداران تیم زردپوش با تلنگر چهارگله ی نقش جهان به دنیای واقعیت، مبارزه و جنگندگی بازگشته و از هر لحاظ مهیای جبران مافات و تلافی شکست سنگین جام حذفی بودند.

قانون پایستگی اشتباه

نکته بسیار با اهمیتی که قبلتر و در جریان هر دو پیروزی بزرگ سرخها به آن اشاره شد؛ ضعف دفاعی مفرط، غیرقابل اغماض و تکرار شونده پرسپولیس بود. نقصانی که هم در عملکرد فردی و هم در دفاع تیمی وجود داشته است. سیاهه بلندبالایی از لغزش های بزرگ و خانمان برانداز وجود دارد که ثابت میکند قانون «پایستگی اشتباه» به اصل بلاتغییر سیستم دفاعی سرخها تبدیل شده و در هر بازی از بازیکنی به بازیکن دیگر منتقل میشود. البته که هستند کسانی که در بازیهای متعدد، صاحب آمار اشتباهات متعدد هستند و هرگز بسادگی جایگاهشان را بدیگری واگذار نمیکنند.

تصور میشد بخش مهمی از این تزلزلها ریشه در حواشی غیر فنی چند وقت اخیر و از دست رفتگی ذهنی و روانی مجموعه بازیکنان و کادر فنی داشته باشد؛ تسری لغزشها به روزهای خوب پرسپولیس اما نشان داد که مشکل بیش از اینهاست.در واقع این تزلزل تمام نشدنی حاصل تابستان گذشته و یکه تازی پر هیاهوی روزگار نقل و انتقالات است. همانروزهایی که پرسپولیس قربانی اعتماد بیش از حد گل محمدی به شاگردان سابقش شد.روزهای کنار گذاشتن رامین رضاییان و جایگزین کردن دانیال اسماعیلی فر. روزهای از دست دادن آقایی و شجاعی و به خدمت نگرفتن جانشین کارآمد. روزهای که با خوابیدن در باد کلین شیت هایی که در مصاف با اتوبوس های حریفان متعدد دفاعی به دست میآمد و به حساب استحکام مدافعان گذاشته میشد؛ امتداد یافت.

بنابراین معضل، بمراتب قدیمی تر و فراتر از بیرون نشستن هنانوف و بازی کردن دانیال است. در همان موسم نقل و انتقالات هشدار دادیم که اگر مهره های دفاعی سپاهان کارآمد بودند، نویدکیا را بخاک سیاه نمی نشاندند و اگر ارزندگی داشتند به این راحتی قابل صید نمی شدند و از دایره سخاوت تمام نشدنی باشگاه متبوع شان بیرون نمی ماندند. این بصلابه کشیده شدن در آزادی( در نیمه اول)، این افتضاح دفاعی در تبریز و این هجم از اشتباهات تکرار شونده که به قیمت از دست رفتن صدرنشینی و در خطر قرار گرفتن جایگاه دوم تمام شده، حاصل گرد و خاک آماتور گونه ای افرادی است که قصد داشتند با بردن بازی نقل و انتقالات؛ وجهه مخدوش شده شان را ترمیم کنند.روزهایی که آورده اش چند بازیکن در واقع مازاد، یک ستاره یک فصلی همراه با بادیگارد و البته اتهام کهکشانی بودن و ایجاد فشار مضاعف به مجموعه تیم بود.

روایت تراژدی آزادی

در نهایت و با توجه به آنچه گفته شد؛ آزادی به عرصه جبران مافات سپاهانی ها و یادآوری بزرگترین و قدیمی ترین معضلات سرخ ها تبدیل شد. بااینحال فارغ از تأثیرگذاری گذشته؛ نکات موثر و مهم دیگری نیز در خلق شکست خانگی سرخها دخیل بود. نخست آنکه غنای نیمکت سپاهان و کمبود نفرات جایگزین در پرسپولیس کاملا بچشم آمد. سرخها در غیاب گولسیانی و اسد بیگی بسیار آشفته بنظر میرسیدند. بخصوص کمال کامیابی نیا در ادامه نمایشهای ضعیف فصل بیست و دوم، حضور ناامید کننده دیگری را رقم زد و سهم بسیار مهمی در از دست رفتگی میانه میدان و تحت فشار قرار گرفتن خط دفاع داشت. در حالیکه سپاهان با جنگندگی و انگیزه بالای خط هافبک، ابتدا میانه میدان و سپس تمام محدوده مستطیل سبز را به تسخیر درآورده بود.

از طرف دیگر دانیال اسماعیلی فر نمایشی به مراتب ضعیف تر از نقش جهان ارائه کرد. بازیکن سابق سپاهان به وضوح در صدور پاس های یک متری هم دچار اشتباه میشد. با این حال نمایش غیرقابل دفاع وحدت در تبریز علیرغم گل لحظه آخری او؛ از چشمان گل محمدی پنهان نماند و سرمربی در نهایت ترجیح داد که به تجربه بیشتر اسماعیلی فر اعتماد کند.

اشتباه غیر قابل اغماض یحیی اما ترجیح «پری را» بر آل کثیر بود. واضح است که در نبردهای سنتی، ارجحیت با بازیکنان متعصب تر و ترجیحا بومی خواهد بود. مردانی که عمق حساسیت را درک کرده و با تمام وجود به اهمیت بازی واقف اند. از اینها گذشته تجربه نیمه دوم، ثابت کرد که آل کثیرِ دونده و درگیر شونده، انتخاب به مراتب بهتری بوده است.

جالب آنکه در وقت دوم پرسپولیس علیرغم بازی با یک یار کمتر، نمایشی منسجم تر، متوازن تر و بسیار بهتر ارائه کرد و لااقل در آن 45دقیقه سزاوار شکست نبود. البته که بخشی از این تغییر به تلاش و مسوولیت پذیری بیشتر سرخ ها پس از ده نفره شدن مربوط میشود. اما نکته مهم تر در ورود آل کثیر و خروج عالیشاه نهفته است. به جرآت میتوان ادعا کرد که نمایش غیر موثر عالیشاه و بازی خودسرانه و بی مسوولیت«پریرا» هیچ کمکی به پرسپولیس نمیکرد و سرخها در همان نیمه نخست هم به معنای واقعی یازده نفره نبودند. بعبارت دیگر میزان بازدهی عیسی از مجموع هر دو بازیکن بیرون رفته بیشتر بود.

بااینحال آنچه سبب از دست رفتن بازی و شکست در آخرین ثانیه ها شد بیش از همه به نگاه محتاطانه یحیی و محافظه کاری او باز میگردد. تعویض های دقایق پایانی، خروج قوای تهاجمی و بویژه اضافه کردن هنانوف و گولسیانی نشان دهنده عزم پرسپولیس برای دفاع حداکثری و عقب نشستن افراطی بود. اتفاقی که بر جسارت زردها افزود و در حالی که آنها عملا و برخلاف وقت اول هیچ برنامه کارآمدی برای باز کردن دروازه میزبان نداشتند، فاتح نبرد حساس صدر جدول شدند. عقب نشینی سرخها و حضور مدافعان پر تعداد با شرح وظایف نا مشخص سبب از دست رفتن نظم تیمی و آشفتگی منجر بگل سپاهان شد. در واقع در طول وقت دوم این اولین و آخرین باری بود که سرخها در محوطه جریمه خودی مرتکب اشتباه شده و با ضربات بی هدف به توپ زمینه گلزنی رقیب را فراهم میکردند.

که حالا انتقاد کردن از فاتح آزادی و صدرنشین بلامنازع لیگ به سخت ترین کار ممکن تبدیل شده است. با اینحال آنچه در آزادی اتفاق افتاد بیش از آنکه حاصل نبوغ و تدابیر محیرالعقول مرد پرتغالی باشد؛حاصل کمبودها، اشتباهات فردی و تدابیر غلط کادر فنی سرخ ها بود.«مورایس» در نیمه دوم عملا هیچ تدبیر خاصی برای باز کردن دروازه سرخ ها نداشت و با بیرون بردن احمد زاده و رضاییان بخش مهمی از انرژی انگیزشی تیم را هم تخلیه کرد. بیرون گذاشتن سیاوش یزدانی یا بستن راه های نفوذ عمری بعد از چهارگله نقش جهان بدیهی ترین وظیفه کادر فنی سپاهان بود. کادری که به مدد نیمکت ذخیره کارآمد و توانمند خود همواره امکان تغییرات تاکتیکی و بکار گیری راهبردهای متفاوت را خواهد داشت. چیزی که هرگز در یکشنبه داغ آزادی دیده نشد.

#سپاهان #پرسپولیس
داغ ترین خبرها
تازه ترین خبرها