روزنامه گل
حکایتی در مثنوی مولانا هست به این مضمون که دزدی از خانهای دزدی میکند. صاحب خانه چند کوچه در پی دزد میدود و در این میان مردم هم با صدای "آی دزد،آی دزد" صاحبخانه مفلوک را همراهی میکنند و جمعیتی زیاد در پی دزدند. در این میان دزد که در پسکوچهای پشت دیواری پنهان شده است وقتی میبیند مردم از جلویش با فریاد "آی دزد،آی دزد" رد میشوند خودش هم به میان مردمی میآید که دنبال خودش هستند و فریاد میزند "آی دزد،آی دزد"!
***
یک هوادار تیم تراکتور(به گفته خودش!) به برنامه دوشب قبل تلویزیون آمده و کل فوتبال ایران را از رییس فدراسیون گرفته تا تیمهای لیگ برتری تهدید کرده که اگر فحاشیها بخواهد به تراکتور ادامه پیدا کند، تراکتور از لیگ کنار میکشد. او همچنین این را هم میگوید که " در این گندخانه را ببندید!" البته این آقا که زنوزی نام داشت، اضافه کرد داوریها هم دارد مهندسی میشود به ضرر تراکتور و نفغ تیم دیگر. این در حالی است که هفته قبل تراکتور در بازی جام حذفی با پرسپولیس، در اخراج نشدن دروازهبانش که دستبرقضا پنالتیگیر هم هست از داوری سود برد و همین دروازهبان که سال گذشته حکم محرومیتش یک فصل به تعویق افتاد تا با تراکتور قهرمان لیگ شود، در پنالتی آخر با شبهه جدا شدن هر دوپایش از خط و ندیدن داور و VAR از تکرار پنالتی گریخت و بازی را برنده بیرون آمد. و صد البته این در حالی است که در بازی روز جمعه تراکتور مربی تیم تبریزی از داوری تشکر کرد و هیچ حرفی از مهندسی به میان نیاورد. این هوادار تیم تبریزی در بخش دیگری از حرفهایش بدون آنکه خندهاش بگیرد خیلی جدی نسبت تفرقهاندازی به هواداران تیمهای دیگر داد در حالی که هر تماشاگری اگر یک بار به استادیوم یادگار امام رفته باشد حتما دیده است شعارهای ضد ایرانی به وفور روی سکوهای یادگار شنیده میشود. البته که این هوادار در چند دقیقه آخر گفتوگو به درخواست مجری برنامه که "جان من برام بخند" بغض کرد و اشکش هم احتمالا درآمد. این ترسیم وضع فعلی فوتبال ایران است. فوتبالی که به قول عزیزی عکس مار میکشد و به جای مار به ملت غالب میکند. گنجشک را به جای قناری رنگ میکند. هفته قبل در ورزشگاه یادگار فخر فوتبال تبریز و ایران کریم باقری را به باد فحش میگیرند برای اینکه (به گفته آقای هوادار!) چرا از تماشاگران استقلال عذرخواهی کرده و از تماشاگران تراکتور عذرنخواسته، (این دلیل منطقی فحاشی گسترده تراکتوریها به اسطورهشان است!) و این هفته از فحاشی علیه خودشان در استادیومها میگویند. سرپرست تیم تبریزی سال قبل علنا مقابل دوربین به تاج و رفقا میگوید درش را ببندید، هفته قبل مقابل همان دوربینها میگوید تماشاگر تقصیری ندارد، یک سال منتظر شده تا انتقام بگیرد. از دست ما کاری ساخته نیست. نمیداند که باد کاشتهاند . قرار است طوفان درو کنند. تازه این اول کار است. فدراسیون فوتبال هم به نظر میرسد زورش به این حجم تماشاگر نمیرسد، مگر میشود در استادیومها ابزار داغ و درفش گذاشت؟ اصلا داغ و درفش هم بگذارند، با کشاله شجاع چه کنند؟ تازه آقای مجری برنامه از اینکه رییس هیات فوتبال یزد از کشاله شجاع حرف زده به او برخورده است. مگر کشاله نبود؟ چرا برداشت دیگری کردید؟! خلاصه که به نظرم آقایان به حرف جناب هوادار گوش کنند و درش را گل بگیرند. اگر نه مثل پارسال شاید نتواند دهانش را بسته نگه دارد و اسرار مگویی را به زبان بیاورد که به نفع هیچکش نیست!