روزنامه گل
حسن صانعی پور - در حالی که ما تلاش میکنیم، برگردیم، فوتبال دنیا در تکاپو تغییرات و تحولات مثبت و جدید است. ما برای بقاء و حفظ صندلی میجنگیم اما فوتبال دنیا برای پرورش استعدادها در حوزههای گوناگون تکاپو کرده و در صدد آموزشِ راهِ درستِ رسیدن به قله است. ما صرفا هزینه میکنیم، آنگاه فوتبال دنیا درآمدزایی داشته و بیلان اقتصادی تعریف کرده و البته پایگاه مدیریتی ایجاد نموده است. ما یکدیگر را به خاطر هیچ میزنیم و تخریب میکنیم و اسمش را گذاشتیم؛ دغدغه! در مقابل فوتبال دنیا در اندیشه مِتُدهای مدرن و روشهای نوین برای جذابیت بیشتر فوتبال است. ما و این فوتبال بدون برنامه کجا؟آنها و افق آینده کجا؟! در حقیقت فوتبال ایران به یک بکن باوئر خلاق نیاز دارد تا در همه ردهها و همه مقولهها، تحولی نوین ایجاد کند. " ستاره سالهای دور ژرمنها و فوتبال دنیا بعد از درخشش در تیم ملی فوتبال آلمان، به عنوان بازیکن و مربی، مدیریت و فرماندهی با اقتدارش را در عرصههای دیگری چون مدیریت کلان باشگاهداری ادامه داده و ایدههای بینظیری را در حوزه فوتبال ارایه نموده است.
عصربیانیهها
بیانیه جدید باشگاه استقلال در خصوص اتفاقات دیدار جام حذفی، اولین و آخرین بیانیه سرخابیها و سایر باشگاهها علیه یکدیگر نبوده و نخواهد بود. این در حالی است که فدراسیون فوتبال کشور و بعضی نهادهای نظارتی به کرات باشگاههای ایران را از صدور بیانیه منع کرده و عواقب آن را گوشزده کردهاند. " اما همچنان این روند بیخاصیت ادامه دارد." در بخشی از این بیانیه آمده است؛"خوشبختانه هواداران استقلال بهخوبی منشأ این تحرکات، طراحان و مجریان این سناریوهای تکراری را میشناسند و با اتحاد و همراهی کامل در کنار تیم خود ایستادهاند تا در مسیر کسب افتخارات پیشرو، از آن حمایت کنند." براستی منشاء تحرکات کجاست؟ طراحان و مجریان این سناریوی غریب که هر از گاهی از زبان و لسان ارکانِ باشگاهها شنیده شده و میشود، چه کسانی هستند؟ نقش نهادهای نظارتی در این بین چگونه تعریف شده است؟ عصر بیانیهها چه هنگام به پایان رسیده و موسم پایبندی به اصول و قواعد چه وقت خواهد رسید؟ "بیانیههایی که گاهی با بزرگنماییهای افراطی چهره زشتی از فوتبال کشور را به جهانیان نشان داده است."
آیا "وار" تابو را شکسته است
در بیانیه جدید الصدور استقلال آمده است؛ " برخی ترجیح میدهند مسابقات بدون استفاده از VAR برگزار شود تا حقوق استقلال و هوادارانش همچون گذشته تضییع گردد و برخی تیمها با گلهای آفساید و صحنههای بحثبرانگیز به موفقیت برسند." به نظر میرسد "وار" تابوی تبانی و بهانههای ناکامی را شکسته و از بین برده است. در ده فصل گذشته تعدادی از باشگاهها، تمام قهرمانیهای بدست آمده در فوتبال ایران را مشکوک و خارج از قاعده فوتبال تلقی کرده و با تنظیم آمارهایی آن را زیر سوال بُردهاند. در هر برنامه تلویزیونی و یا درخبرگزاریهای گوناگون، تعبیرهای متفاوتی از اتفاقات ارایه شده و فضای مجازی نیز بسته به علاقه رنگی خود بیپروا تاخته و تخریب کرده است. این درحالی است که با وجود "وار" همچنان باید شاهد حملههای احساسی باشگاهها برای توجیه رفتارهای آماتوری خود باشیم.
ریش سپیدی به جای اجرای قانون
یک جریان نوستالژیک اما غیرحرفهای در فوتبال ایران، از پایتخت و لیگبرتر گرفته تا لیگهای استانی و شهرستانی، اجازه نمیدهد، فوتبال کشور از لایههای آماتوری خود بیرون آمده و اندکی حرفهای شود. " ریش سپیدی به جای اجرای قانون" یک مصلحت اندیشی پنهان که قصد دارد کدخدامنشی به اوضاع فوتبال ایران سروسامان بدهد. این موضوع در فوتبال مناطق دور که کمتر در تیرس رسانههای پُربیننده میباشند، بیشتر مشاهده میشود. "البته این جریان را میتوان در همه ارکان فوتبال به نوعی مشاهده نمود." بازیکن شهرستانی، خود را ملزم به رعایت قوانین نکرده و مورد التفات ویژه قرار گرفته و آنگاه که در سطحی بالاتر دچار تخلف میگردد، با جرایم سنگین روبرو میشود. این داستان در سطح فوتبال باشگاهی کشور و تقابلهای بینالمللی نیز مصداق داشته و نمونههای متعددی دارد. " علیرضا کوشکی در حرکتی ناشیانه با محرومیت سنگین در آسیا مواجه شده و ریشه آن را باید در تعاملها داخلی تعبیر نماییم."
به رنگ انتقام
آنچه درفضای هواداری و رسانهای فوتبال ایران به خصوص دو باشگاه بزرگ کشور نِمُودِ بیشتری دارد، انتقامها مقرون به تخریبی است که در دهه اخیر ظهور کرده و به هیچ عنوان منافع ملی را در نظر نگرفته است. در جریان شکایت النصر از پرسپولیس سیل ایمیلها ریز و درشت داخلی و ارسال مستندات برای محکومیت قرمزپوشان به ای اف سی و فیفا در نوع خود جالب و البته حیرتانگیز بود. آن طرف پیامهای تهدید آمیز هوادارانِ دو تیم در آستانه عقدقرارداد با مربیان بزرگ دنیا نیز چهره زشتی از فوتبال ایران به جهانیان مخابره کرده است. جای تاسف است که این تحرکاتِ "موسوم به رنگ انتقام" مسیر فوتبال ایران را در شکل و قالب هواداری و در گستره وسیع فوتبال کشور اعم از رسانه، باشگاه، بازیکنان و در موارد اندکی مسئولین، سنگلاخی نموده است.
آلترناتیو
فوتبال ایران باید به دنبال جایگزینهایی" آلترناتیو" حرفهای باشد. یک گزینۀ پیشنهادی و جایگزین، که طراحان منصفِ عرصه فوتبال، آن را در طرحهای پیشنهادی خود گنجانده و سپس نهادینه نموده و دست آخر براساس نتایج مثبت آن تصمیم نهایی خود را بگیرند. قدرمسلم اینکه در طول توسعه پروژۀ ملی فوتبال، تفکرات انعطافپذیر مورد نیاز است. پُرواضح است که ممکن است در ابتدای کار و همچنین در میانه یا حتی اواخر این طرحِ جایگزین، در مورد مسائل کلی و جزئی با چالشهای بزرگ و کوچکی مواجه شد. در این راه، گام نخست تهیه ایدههای اولیه است که البته باید مسیر تکامل آن از مسیر کنونی فوتبال ایران مجزا گردد.
#پیج رسمی روزنامه گل