روزنامه گل
معین احمدوند - فیفادی اکتبر ماه برای تیم ملی ایران با تمامی فراز و فرودهایش به پایان رسید و همانند دفعات قبلی،شاهد رخ دادن برخی اتفاقات عجیب طی تنها دو بازی دوستانه بودیم.شاگردان قلعهنویی بالاخره بعد از سه بازی متوالی که موفق به کسب برد نشده بودند، در مقابل تانزانیا، تیم صد و هفتم جهان این طلسم را شکستند و به برتری دو گله در یک دیدار بیکیفیت دست یافتند. در نیمه اول به جز دو گل امیر حسین حسین زاده و محمد محبی و چند حمله معدود و ناقص از سوی تیم آفریقایی،در نیمه دوم نکته خیلی خاص و عجیبی ندیدیم و ملیپوشان مقابل این حریف بیکیفیت از انگیزه چندانی برخوردار نبودند.
جدا از بحث سبک بازی و تحلیل تاکتیکها و آمار و ارقام، مصاحبه سرمربی تیم ملی در طول این مدت کوتاه در نوع خودش جالب توجه بود و او بارها با انجام بعضی صحبتهای باورنکردنی و عجیب،به سوژه شماره یک مطبوعات و رسانههای ورزشی تبديل شد. برای اینکه بهتر متوجه این قضیه شوید، کافی است به تماشای صحبتهای امیر قلعهنویی در کنفرانس مطبوعاتی بعد از اتمام بازی برابر روسیه بنشینید.
حداقل از سرمربی باتجربهای همچون قلعهنویی انتظار میرفت که از اشتباهات بارز و واضح اکثر بازیکنان و ضعفها و عدم اتخاذ تاکتیک مناسب برای این دیدار دشوار بگوید اما همگان از حرفهای او راجع به این بازی متعجب شدند! حتی همین رویه در نشست خبری قبل از بازی با تانزانیا ادامه یافت و سرمربی تیم ملی با قاطعیت اذعان داشت که کارشناسان فوتبال روسیه به تمجيد و تحسین ایران پرداختند. این در حالی است که همان کارشناسان، پس از تماشای بازی ایران خیلی زود به این نتیجه رسیدند که بازیکنان تیم ملی ایران، گروهی توریست بودند! حتی آنها در صعود ایران به جام جهانی شک و تعجب کرده بودند که چطور چنین تیمی با وضعیتی اسفناک در ساختار دفاعی و فاز هجومی،راهی تورنمنت بزرگی به نام جام جهانی شده است!
آن چیزی که همواره در صحبتهای او به وفور دیده میشود، بحث نرخ امید به گل در هر بازی است. درست است که نرخ امید به گل ایران در جدال با روسیه، از حریف بیشتر بود اما این آمار و ارقام، روی دیگری هم دارند که به شدت گولزننده است و به هیچ وجه نمیتوان از چنین معیارهایی،برداشت صحيح و صد در صدی داشت.
واقعیت اینجاست که تیم ملی در مصاف با شاگردان کارپین به جز دقایق اندکی،مشغول دفاع کردن بود و از طرفی شدت پرسینگ روسها به قدری بالا بود که توپ دائما در زمین ایران در حال گردش بود و خیلی سخت از نیمه وارد زمین روسها میشد.
در نمونهای دیگر، میتوان به این بخش از صحبتهای ژنرال اشاره داشت که پیش از بازی با تیم آفریقایی،از تانزانیا حریف سرسختی برای این دیدار تدارکاتی ساخته بود. اینکه تانزانیا در طی دیدارهای پیشین خود بیشتر از یک گل دریافت نکرده است، بهانه و توجیه خوبی برای قدرتمند نشان دادن حريفان تیم ملی و این نوع تیمهای درجه سه و چهار با کیفیتهای نازل نیست.
در حالی که کمتر از نه ماه تا آغاز اولین جام جهانی چهل و هشت تیمی باقی مانده، انکار واقعیات و حقایق از سوی سرمربی تیم ملی جای تعجب دارد و چنین رفتاری، هیچ کمکی به پیشرفت تیم ملی نمیرساند. با توجه به آن چیزی که از قلعهنویی طی چند ماه اخیر دیدهایم، ژنرال استاد انکار و قبول نکردن اشتباهات خود، کادرفنی و شاگردانش است. این مقدار از انکار واقعیتها،به خودی خودش مسئلهای بحثبرانگیز است و شاید همین منکر شدن در اکثر مشکلات به وجود آمده، ضربات سخت و سنگینی به تیم ملی در جریان دیدارهای جام جهانی وارد کند.
هرچند که رفتارهای عجیب قلعهنویی در نشستهای خبری مسبوق به سابقه بوده و حالا نوع دیگری از آن را این روزها تماشا کردیم و به خوبی دیدیم که ژنرال پس از بازی با روسیه، چطور از میدان دادن به جوانانی همچون کسری طاهری که زیر بیست دقیقه برای اثبات توانایی و شایستگیهای خود فرصت داشتند،حماسه و داستانی دراماتیک ساخت! گاهی اوقات پذیرش و قبول کمبودها به مراتب تأثیرات شگفتانگیزی با خود به همراه دارد. چیزی که این روزها امیر به شکل دائمی از آن در هراس است و به صورت بیوقفه، اکثر اتفاقات را وارونه و بر عکس تشریح میکند و جلوه میدهد!