فوتبال ایران در حالت طلاق عاطفی
113794
حاشیه‌های تمام نشدنی
19 مهر 1404 13:35
سرالکس فرگوسن در کتاب "رهبری" خود نوشته است: " جوان‌ها خیال می‌کنند تا آخر دنیا وقت دارند. پسربچه‌ای که تازه ده ساله شده، تولد بعدی خود را به اندازه‌ی ابدیتی دور می‌بیند؛ چرا که سال پیش‌روی او، تنها ده درصد از زمانی است که تا آن موقع در زندگی‌اش سپری کرده است."

روزنامه گل

حسن صانعی پور - سرالکس فرگوسن در کتاب "رهبری" خود نوشته است: " جوان‌ها خیال می‌کنند تا آخر دنیا وقت دارند. پسربچه‌ای که تازه ده ساله شده، تولد بعدی خود را به اندازه‌ی ابدیتی دور می‌بیند؛ چرا که سال پیش‌روی او، تنها ده درصد از زمانی است که تا آن موقع در زندگی‌اش سپری کرده است." این بدان معناست که برای رسیدن به مقصود به خصوص فوتبال همواره فرصت اندک است. موضوعی که در فوتبال فرسایشی و یا به عبارتی تنبل ایران مورد توجه قرار نگرفته و آن را اندرخم کوچه اما و اگرها نگه داشته و در حالت طلاق عاطفی قرار داده است.

دورنمای دیدارهای ایران در تورنمنت کافا و دیدار با روسیه این موضوع را به ذهن دوستداران فوتبال ایران تبادر کرده است که امیر قلعه و تیم ملی در فاصله چند ماه به آغاز مسابقات جام جهانی شرایط ایده‌آلی نداشته و با دو جریان متفاوت نیز روبرو می‌باشند؛ ابتدا توقع هواداران تیم ملی است که از مربی بومی خود، پرداختن به فوتبال پارسی با چاشنی غیرت را انتظار دارند تا لااقل تیم ملی یک مرحله در جام جهانی صعود نماید. دوم تردیدهای پنهان فدراسیون در خصوص وضعیت کادر فنی تیم ملی است که هرچند در حالت حمایت از امیر قلعه نویی بسر می‌برد اما مرتصد تغییرات است. در این شرایط باید گفت؛ قلعه نویی در تیم ملی در وضعیت امیر مانده و حوضش بسر می‎‌برد.

اوسمارویرا به هر دو باشگاه سرخابی ایران لینک شده است. پای نوید کیا روی پوست خربزه است و شاید زمستان سپاهان را نبیند. این داستان شاید در تیم‌های دیگر و حتی تراکتور نیز اتفاق بیافتد. درب خروجیِ خطرناکی که با حذف و اضافه‌های رنگانگ به پایان نرسیده و تبعات شوم آن در فصول بعد نمایان می‌گردد. درب خروجیِ که به شوک مثبت باشگاه منجر نشده و حکایت فصل قبل استقلال را به ذهن متبادر می‌کند. درب خروجیِ که حاصل تصمیمات غیرحرفه‌ای قبل و بعد از استخدام مربی می‌باشد.

رسم الخط فدراسیون همواره میانجی‌گری بوده است. زیرا " خود کرده را تدبیر نیست." حرکت معکوس فوتبال ایران که به موازای سرعتِ پیشرفتِ کشورهایی چون عربستان، به سمت تضعیف و نابودی طی طریق می‌کند، نشانگر این موضوع است که مسیر فوتبال ایران درست نیست. سالیانه میلیون‌ها دلار صرف جذب بازیکن در باشگاه‌های بزرگ و کوچک می‌شود. از طرفی سرنوشت استادیوم آزادی و سایر زیرساخت‌ها نامعلوم است و انتهای تمام داستان‌ها با عذرخواهی‌های بزرگ و کوچک همراه است. این میانجی‌گری‌های ناشیانه با فلسفه غایی فوتبال مغایرت دارد.

در حال حاضر شرایط فوتبال در شهرستان‌ها و تعداد زیادی از استان‌ها مناسب نیست. طرح‌های استعدادیابی به ناقص‌ترین وجه ممکن در حال برگزاری است. رفت و آمد‌های بی‌دلیل همچنان ادامه داشته و هنوز سند معتبری برای اداره فوتبال در مناطق دور نوشته نشده است. در این شرایط کسی نیز پاسخگوی سوالات بی‌جواب اهالی فوتبال نیست. سوالاتی چون فقدان چمن مناسب، عدم سرمایه‌گذاری باشگاه‌های بزرگ درمناطق محروم و سروسامان دادن به اوضاع نامیزان آکادمی‌ها که هرگاه مطرح شده است، با چند طرح و یکی دو برنامه تلویزیونی توجیه شده است. حاشیه‌های تمام نشدنی فوتبال ایران درد مزمنی است که تعداد کثیری از علاقمندان را در آرزوی منحل شدن آن انداخته است.


داغ ترین خبرها
تازه ترین خبرها