روزنامه گل

معین احمدوند - یکی از معضلاتی که در دوران مدیریتی رضا درویش شکل و شمایل جدی به خود پیدا کرد و به اوج خود رسید، دخالت‌های نابه‌جا و گاه و بیگاه یک هوادار متمول و صدور دستورات او از خارج کشور برای پرسپولیس بود.دوشنبه شب در برنامه زنده سیصد و شصت، سید جلال حسینی مهمان عادل فردوسی پور بود و اسطوره‌ سرخ‌ها در همین برنامه اینترنتی پرده از موضوعاتی برداشت که سال‌ها راجع به این قضایا ابهامات و داستان‌های عجیب و غریبی وجود داشت.
سید در طی صحبت‌هایش به این موضوع اشاره و اذعان صریحی کرد که هوادار متمول تأثیرات و البته ضربات آسیب‌پذیری به تیم زده و بخشی از خریدهای پرسپولیس در مقاطع نقل و انتقالات به دستور و فرمان او انجام می‌گرفته است. او همچنین اعلام کرد که با اکثر بازیکنان مهم تیم در ارتباط بوده و از قضا نزدیک‌ترین فرد به همان هوادار ثروتمند،سروش رفیعی بود.
به گفته سید جلال حسینی، هوادار متمول در همه چیز و همه امور باشگاه نقش مهمی داشت و همین موضوع سبب می‌شود تا در مقاطع ابتدایی فصل گذشته،صدای اعتراض خوان کارلوس گاریدو بلند شود. هرچند که بیشتر اهالی فوتبال به ویژه طرفداران پرسپولیس از شرایط و هویت همان تاجر ثروتمند به خوبی مطلع هستند اما به ندرت چنین‌ موقعیتی پیش آمده بود که بازیکن یا چهره‌‌ای سابق از روی نیمکت پرسپولیس، این طور به انجام صحبت‌هایی بی‌پرده راجع به این مورد خاص بپردازد.
افشاگری‌های سید جلال هر آنچه را که مورد شک و شبهه و تردید قرار داشت، به یقین تبدیل کرد. با وجود این اوصاف، در چند فصل اخیر ورودهای او به خرید و فروش بازیکنان تیم که به نهایت و اوج خود رسیده بود، به یکباره با واکنش و عصبانیت و تعجب مرد اسپانیایی از این وضعیت نابسامان مواجه می‌شود. حتی خود سید جلال حسینی هم چه در اواخر دوران بازیگری و چه در اوایل دوران مربیگری، سعی کرد که از ورود چنين جریانی به بدنه اصلی و رختکن تیم جلوگیری کند که متاسفانه تلاش‌های او به اذعان خودش، بی‌ثمر و بی‌نتیجه ماند.
حال با این تفاسیر موجود بهتر می‌توان درباره اخراج زودهنگام سرمربی اسپانیایی فصل گذشته سرخ‌پوشان حرف زد و نتيجه‌گیری کرد. آن جور که به نظر می‌رسد، برکناری گاریدو تنها به دلایل ضعف فنی نبوده و عوامل دیگری همچون اعتراض او به دخالت‌های هوادار متمول در تیمداری،باج ندادن مرد اسپانیایی به بازیکنان مورد علاقه یا همان‌ «سوگلی» های جناب تاجر و البته ناراحتی و نارضایتی بازیکنانی مانند سروش رفیعی از وضعیت سرمربی تیم و سختگیری‌های بی حد و حساب او در هنگام تمرینات و انتخاب یازده نفر اصلی، سبب شد تا گاریدو با ایجاد یک توطئه مشکوک از هدایت پرسپولیس کنار گذاشته شود. جدا از مسائل تاکتیکی حول محور اینکه آیا گاریدو از حیث فنی،سرمربی توانا و قابل قبولی برای پرسپولیس به حساب می‌آمد، اما به نوعی در حق او اجحاف شد و به عجیب‌ترین شکل ممکن با نیمکت سرخ‌ها وداع کرد.
وقتی هوادار متمول تا این حد در تک تک کارهای باشگاه دخیل است و فرمایشات او با پرداخت پول‌ها و پاداش‌های هیجان انگیز خیلی زود تحقق پیدا می‌کند، قرار گرفتن و افتادن در مسیر سراشیبی و دور شدن از همان روزهای خوب و فوق‌العاده فصول گذشته،کاملاً امری طبیعی است و از مهم‌ترين عواقب چنين اقداماتی،ایجاد دودستگی و چند دستگی در رختکن است که در سال‌های اخیر، پرسپولیس بدجور گرفتار این بلای آسیب‌زا شد.
و البته در پایان حتماً باید به این نکته اشاره‌ای ولو کوتاه و چند خطی داشت که تا مادامی که پای هوادار متمول در میان باشد، بازیکنان در رختکن به یک اتحاد درست و همبستگی نمی‌رسند. در واقع، خیال بزرگان تیم همواره از بودن تکیه‌گاهی به اسم‌«هوادار متمول» راحت و آسوده است و هر موقع این بازیکنان تصميم بگیرند و اراده کنند، سرمربی فعلی جایگاه و صندلی خودش را به چهره محبوب آنها دو دستی تقدیم می‌کند. همین مسئله می‌تواند مزیدی بر علت باشد تا وحید هاشمیان به بهانه عدم نتيجه‌گیری و از دست دادن امتیازات زیاد در خانه، جدیدترین قربانی این ماجرای پیچیده نام بگیرد.