روزنامه گل
شاهین طهرانی - در روزهایی که بسیاری از مربیان خارجی، حتی یک عکس از تهران را در گوگل مپ که میبینند، راهشان را کج میکنند و به سرزمینهای امنتر برمیگردند، یک مرد دوباره به ایران بازگشت. دراگان اسکوچیچ، همان مربی آرام، وفادار و حرفهای که روزی با کمترین ادعا، تیم ملی ایران را از میانهی ناامیدی به صدر جدول مقدماتی جام جهانی رساند، حالا دوباره در فرودگاه زاگرب دیده شده؛ این بار، نه با بلیط بازگشت، بلکه با تیم کاملش برای آغاز تمرینات پیشفصل تراکتور.عکس معروفی که خودش منتشر کرد ــ در کنار سانل کونجویچ و ملادن زگانیر، دو دستیار اروپاییاش ــ چیزی بیش از یک تصویر است. این عکس، سندیست بر وفاداری. بر علاقه. بر "ماندن در روزهای سخت"؛ همان چیزی که فوتبال ایران مدتهاست از بسیاری از مربیان داخلی و خارجیاش ندیده.
همان مردی که برای تیم ملی همهکاره شد، بیصدا کنار گذاشته شد
فراموش نکنیم؛ اسکوچیچ همان کسی بود که در سختترین برهه، تیم ملی را تحویل گرفت؛ در شرایطی که کرونا هنوز نفس کشور را گرفته بود، لیگها پارهپاره شده بود، و امیدها کمسو.او بیهیاهو آمد، تیم را جمع کرد، نظم داد، برد پشت برد آورد و ایران را خیلی زود به جام جهانی رساند.
اما چه شد؟
وقتی به جام جهانی رسیدیم، ناگهان بازی عوض شد. انگار برای برخیها، مأموریت او تمام شده بود. بیسروصدا کنار گذاشته شد، بدون حتی یک تشکر رسمی، بدون یک مراسم بدرقه.اما او نه مصاحبهای تند کرد، نه دلخوریاش را جار زد. رفت، اما «با احترام» رفت. و امروز، دوباره با احترام برگشته.
ایران؛ جایی فراتر از شغل برای اسکوچیچ
بازگشت اسکوچیچ به ایران، فقط یک قرارداد کاری نیست. اگر بود، حتماً مثل بسیاری دیگر، به دلیل شرایط امنیتی، سیاسی یا اقتصادی کشور، آن را نمیپذیرفت. اما او برگشته، آن هم نه تنها، بلکه با تیم فنی خارجیاش.حتماً نشسته و با تکتکشان حرف زده. از ایران گفته، از مردمش، از فوتبالش، از آن شوقی که در تبریز هست و اینکه بیایند، حتی در این روزها، که اخبار ایران بیش از همیشه تیره است. و آنها پذیرفتهاند. نه به خاطر پول، بلکه احتمالاً بهخاطر اعتمادی که به اسکوچیچ دارند و نوری که در نگاه او دیدهاند.این یعنی مربی کرواتی ما، فقط در زبان، خارجی است. در حس و وفاداری، رگ ایرانی دارد.
تراکتور، حالا فقط یک تیم نیست؛ یک پروژه انسانی است
در فوتبال امروز، خیلی مهمتر از تاکتیک، «اعتماد» است. و حالا تراکتور با اسکوچیچ و کادری که او جمع کرده، تیمی ساخته که نه فقط به فکر جام گرفتن است، بلکه میخواهد معنای جدیدی به واژه «ماندن» بدهد.در تبریزی که همیشه پرشور است، حالا اسکوچیچ ایستاده؛ مردی که برخلاف خیلیها، ایران را ترک نکرد. حتی با وجود زخمهایی که از ما خورده بود.حتی وقتی برخی سعی کردند اعتبارش را زیر سؤال ببرند، او هیچگاه ایران را با تلخی به زبان نیاورد.
و فقط یک غایب: آلوز پرتغالی!
شاید تنها کسی که همراه این قافله نشده، آلوز باشد. که البته جای تعجب هم ندارد. او پرتغالی بود، نه کروات. نه همزبان اسکوچیچ، نه همدل با ماجراهای ایران. شاید برای او، فوتبال فقط یک قرارداد بود. اما برای اسکوچیچ و یارانش، ایران چیز دیگریست؛ جایی میان چالش، خاطره و علاقه.
اسکوچیچ، مربیای از جنس نجابت
در فوتبال ایران، آنقدر با مربیان پر سر و صدا، با ژستهای اغراقشده، و با وعدههای فریبنده مواجه بودهایم که گاهی آدمهای بیصدا را نمیبینیم اما دراگان اسکوچیچ یکی از همانهاییست که نه با مصاحبه، بلکه با عمل وفادار مانده.او به ما پشت نکرد، حتی وقتی ما پشت به او کردیم. و امروز، برگشته. شاید نه برای انتقام، نه حتی برای اثبات خود، بلکه برای ادامه راهی که در قلبش مانده بود: فوتبال در ایران و این یعنی اگر قرار است روزی "مربی وفادار" را در واژهنامه فوتبال ایران تعریف کنیم، باید کنار نامش بنویسیم: دراگان اسکوچیچ.