روزنامه گل
علیرضا مجمع - با ماشینم از در استادیوم آزادی خارج میشوم. این بار بر خلاف بازیهای قبل که به دنبال راهی برای گیر نیفتادن در ترافیک بیرون استادیوم از مارپیچهای دور دریاچه خودم را به در شرقی می رسانم تا از شلوغی تماشاگر فرار کرده باشم، از در اصلی استادیوم بیرون میآیم. حدس میزنم شلوغ نباشد. همینطور است. لحظهای به چند سال قبل پرتاب میشوم. چرا اینطور شد؟ چرا دیگر از آن هیاهوی شعفناک بیرون استادیوم خبری نیست؟ ماجرا فقط این نیست که تنها دختران اجازه داشتند بازی را ببینند. نه! قضیه خیلی ساده است. گمان میکنم ارادهای وجود دارد تا عدالت جعلی را معنی کنند و جام را به شهری غیر از تهران ببرند. برای همین از استادیوم آزادی خرابه ساختهاند، استقلال را به این وضع انداختهاند که روزبه چشمیشان؛ بزرگ تیم و گلزن جام جهانیشان روبه ده دوربین و میکروفون خودزنی میکند:"خودتان را بکشید هم ما نمیافتیم!" مگر قرار است استقلال بیفتد؟ به چه روزی افتادهای استقلال؟! چرا به بدن نیمهجانت لگد میزنند؟ بزرگت دارد از آه تماشاگرت میگوید. مگر آه تماشاگر در زمین توپ میزند؟! چرا سوراخ دعا را گم کردهاند که تماشاگرتان نتواند خیال راحت بیاید روی سکو؟ مخروبه کردهاند ؟ اگر تماشاگر میآمد میتوانستند سرتان را ببرند؟ اگر اید؟! نمیبینید استادیومتان را خراب نکرده بودند همان نفس تماشاگری که الان حوالهاش میدهید که آهش میگیرد، حریفانت را پودر نمیکرد؟ پرسپولیس و استقلال ندارد. همین ورزشگاه نیمبندی که یک روز سکویش خراب است، یک روز از آن طرف بوم میافتند فقط دختران را راه میدهند، روز دیگر یک چیز دیگر، اگر سالم باشد خواهید دید که وقتی بازی تمام میشود تا یک ساعت بیرون استادیومش ترافیک ماشین است و باید از هزار سوراخ دنبال راه فرار از ترافیک گشت. دلم گرفت وقتی فاصله در شرقی و غربی را در سه دقیقه رفتم. اینها نمیشد مگر به ید با کفایت آنان که ماست را سیاه کردهاند و هیچ راهی برای فوتبال ایران نگذاشتهاند. البته که جای کشاله و چیزهای دیگر تا ابدالدهر عوض نمیشود، اما گیرم که کشاله شجاع در بازیهای ملی آسیب دیده است، چه ربطی به حرکتی دارد که انجام داده؟! گیرم که کمیته انظباطی بگوید ایفمارک برای کشاله شجاع حکم بدهد که آسیب دیده است، خب چه ربطی به جایی دارد که در دستش گرفته بود؟! فوتبال ایران در روزگار غریبی افتاده است. آقا ماست سیاه است؛ دنبال زیر بغل مار نگردید. حکم بیرانوند بعد از نه ماه هنوز اعلام نمیشود و تماشاگر چادرملو به خاطرش مجازات میشود و یک امتیاز از تیمش کم میشود. پای ثابت مافیا و رئالیتیشوهای تلویزیونی که شده پدرخوانده تراکتور، روزی غزالی بود که دل هفتاد میلیون را شاد کرد، امروز افتاده در بازی پول و فقط میخواهد برای مدیرش اعتبار جمع کند. اگر به عدالتی اعتقاد داشتند که حرفش را میزنند در برابر بیعدالتی کمیته استیناف قد علم میکردند و مادر دروازهبان تیم ملی را هزینه نمیکردند که بیگناه جلوهاش دهند. روزگار غریبی است این غریبی فوتبال ایران. نمیدانند که اگر بخواهند عدالت را نادیده بگیرند تا ثریا میرود دیوار کج. این چند هفته آخر آبستن اتفاقات غریبی است. تبریز به دنبال اولین قهرمانی لیگ برتر است و سپاهان به دنبال اعاده حیثیت از دست رفتهاش. فدراسیون حواسش به اینترنت اهواز و اصفهان برای بازی آخر تراکتور و سپاهان باشد که شاید قهرمان یک بار دیگر عوض شد!
#پیج رسمی روزنامه گل