روزنامه گل

علیرضا مجمع- چند روزی است که حرف از آمدن والتر ماتزاری به ایران برای نشستن روی نیمکت استقلال است. خبر آمدن ماتزاری قطعا از آن خبرهای داغ فضای مجازی است که خوراک ترند شدن است. حتی حالا هم که نیامده اسمش نقل هر روز رسانه‌های مجازی و حقیقی ورزشی است. پرسپولیس هم اول فصل دنبالش بود که گفتند با او به توافق نرسیده است. نگفتند چرا نیامد، اما الان که استقلال به دنبالش افتاده می‌شود حدس زد چرا پرسپولیس قیدش را زده است. نمی‌خواهیم با این حرف مدیران پرسپولیس را سفیدشویی کنم ، قطعا مقصر اول نتایج ضعیف قهرمان فصل قبل، مدیران تیم و ناهمخوانی اسکواد پرسپولیس است. نکته‌ای که باید اینجا به آن تاکید کنیم این است که مذاکره آداب خودش را دارد. در مذاکره باید حرمت نگه داشت. حرمت خریداری که استقلال باشد و حرمت فروشنده‌ای که ماتزاری. اما انگار این معامله برای ماتزاری فقط یک سر برد است، او می خواهد سرمربی استقلال شود و به همه سازهایش برقصند. از سه دستیار رسیده به پنج دستیار ایتالیایی و دو دستیار ایرانی و یک مترجم، از سرمربی‌گری در نیم‌فصل رسیده به اینکه دستیارانش را اول می‌فرستد و تا آخر فصل به ایران نمی‌آید. تازه در آخر این فصل دستیارانش به او می‌گویند وضعیت به چه شکل است و آیا او به ایران بیاید و روی نیمکت استقلال بنشیند یا نه! بعد از چند روز خبر دیگری آمد که او شرط دیگری گذاشته؛ والتر ماتزاری جت شخصی می‌خواهد و استقلال قصد دارد روی این شرط فکر کند. چند روز بعد باز یک شرط دیگر؛ او محافظ شخصی می‌خواهد! چه خبر است؟ ماتزاری نمی‌داند استقلال قهرمان آسیاست یا می‌داند؟! نمی‌داند یکی از دو تیم پرطرفدار ایران است یا می‌داند؟! شک نکنید که می‌داند، اما ظاهرا مدیران استقلال او را خیلی جدی گرفته‌اند و او از این بازی خوشش آمده است. به او بگویید برای هر بازی استقلال بالای 30 هزار نفر به استادیوم می‌آیند، به او بگویید در شرایط معمول باید دلش بخواهد در استقلال مربی‌گری کند! این‌ها را مدیران استقلال باید به او بگویند تا او انقدر تحقیرشان نکند. واقعا می‌ارزد به دنبال کسی بروی که تا این حد شما را از بالا نگاه می‌کند؟ می‌ارزد که ماتزاری سرمربی تیمت شود در حالی که فقط التماس کرده‌ای تا بیاید ایران؟ فقط می‌خواهی پوز رقیب سنتی‌ات را بزنه که؛ تو نتوانستی و من توانستم؟! سید فیلم گوزن‌ها وقتی به در خانه اصغر هرویین‌فروش رفت که از او مواد بگیرد و دود کند، هر چه التماس کرد اصغر او را از در خانه‌اش راند، کتک خورد، فحش شنید، و آخر یک جمله گفت:"همه‌ش التماس، التماس، گور بابای نعشه‌گی بعد التماس!" این جمله یک معتاد بوده که برای التماس هم حدی قائل است. استقلال تیم کوچکی نیست، اگر ماتزاری امروز این رفتار را با این تیم و مدیرانش می ‌کند فردا که به فرض روی نیمکتش بنشیند، احتمالا بدتر از استراماچونی تیمش را وسط لیگ تنها می‌گذارد. استراماچونی با دو بازی بیشتر صدر را دید و شبانه به بهانه نگرفتن پولش سوار هواپیما شد و به خانه رفت، این که از الان دارد ماست‌خور استقلال را می‌گیرد با این تیم چه می‌کند؟!