روزنامه گل
وحیدرضا عبدی نژاد - اخیرا همه فوتبالیها کم و بیش در جریان مصاحبه هاشمی نسب با یکی از برنامههای پربیننده فضای مجازی قرار گرفتند...صحبتهایی که مانند همان زخم کهنه قدیمی است که حالا سر باز کرده است و ناخودآگاه ما را یاد آن دربی جنجالی و غش کردن هاشمی نسب و عصبانیت و انتقادهای تند علی پروین پس از جدال سرخابی ها می اندازد که پروین با آن لحن خاص خود گفت فوتبال که دیگر غش کردن و این داستانهای بچه گانه را ندارد و... انگار همین دیروز شاهد آن شهرآورد عجیب بودیم و به راستی که میتوان گفت یکی از جنجالیترین دربیهای شان رقم خورد. به هر حال خوشبختانه درک و فهم علاقه مندان حرفه ای فوتبال به حدی رسیده است که میتوانند حق و ناحق را به خوبی تجزیه تحلیل کنند. اما بحث اصلی ما راجع به مسائل تامل برانگیزی است که می توان راجع به ادعاهای اخیر یاغی قدیمی سرخابیها استخراج کرداز آنجایی به اولین تناقض در رفتارها و گفتارهای آقای یاغی میرسیم که وقتی او در دوران کمک مربیگری اش مخصوصاً زمانی که دستیار نکونام بود با رفتارها و مصاحبههایش اصرار بر این داشت که بگوید عاشق تیم آبی است و دچار تنفری از سرخهای پایتخت شده اما با صحبتهای اخیری که کرده آنهم درد دل گونه و همراه با آه و حسرت نشان میدهد احتمالاً هنوز ته دلش پشیمان از آن انتقال جنجالی بوده یا حداقل اینکه تنفرش آنچنان واقعی نیست چرا که یکی از فوتبالیستهای مشهور هم دوره او هم گفته است شک نکنید که او عاشق پرسپولیس بوده و هست!
ولی احتمال بعدی بسیار قوی تر و محتمل تر است؛ و آنهم ماندن سر دوراهی ادامه دادن با تیم محبوبش علی رقم جو سنگین درون تیمی و مبلغ پایینتر یا کوچ به تیم رقیب سنتی بخاطر مبالغ وسوسه کننده و شرایط مالی آنچنانی ! از این موضوع هم بگذریم به آیتم فراموش نکردن و نبخشیدن باعث و بانی جدایی مهدی از پروین میرسیم! مهمترین بخش ادعای او این است که وقتی محبوبیتش به اوج رسیده بود و حتی در آستانه پیشی گرفتن از سلطان سرخپوشان بوده است برنامه ای چیدند تا او از تیم محبوب آن زمانش طرد شود و به تیم رقیب نقل مکان کند ولی نکته بسیار مهم و مورد تایید مسوولان و مدیران وقت این است که فتح الله زاده که زمانی علاقه به ترکاندن بمب داشت از این اختلاف درون باشگاهی تیم رقیب سنتی نهایت استفاده را کرد و با رقم نجومی او را به تیم آبی پوشان پایتخت کشاند...
اگر مصاحبههای اخیر طرفین ماجرا یعنی هاشمی نسب و علی پروین را اصطلاحا سبک سنگین کنیم میشود دلایل منطقی و حرف حق را در صحبتهای علی پروین پیدا کنیم جایی که او بعد از اینکه اهمیتی به نبخشیده شدنش نداد اینطور عنوان کرد که همه داستان سر این موضوع بوده که آن دوره مثلاً ۱۰ تومان به او میدادیم ولی تیم رقیب ۱۰ برابر آن یعنی ۱۰۰ تومان را به او میداده و طبیعتاً وی هم مقابل این رقم نجومی نتوانسته مقاومت کند و اصل ماجرا همین بوده و بس.البته منکر اختلافات درون باشگاهی آن زمان نمیشویم که آن تنش و اختلافات مقدمه کوچ جنجالی یاغی آن زمان را فراهم کرد اما اصل ماجرا از آن دوران تا همین روزها مربوط به تیتر نام آشنای سینمای هالیوود است ؛ اصل مطلب به خاطر یک مشت دلار بوده و دیگر هیچ..
داستانی که این روزها هم به وضوح در ماجرای انتقال امثال بیرانوند به تراکتور یا رامین رضاییان به استقلال با همه ادعاهای کم دوام و غیرحقیقی شان رقم خورده است و اینکه ابراز عشق و علاقه و وفاداری و ماندگاری به تیم شان میکردند در حالیکه اگر این ابراز احساسات مکتوب بود هنوز جوهر این ادعا روی کاغذ خشک نشده به سمت رقبای دیگری چرخش کردند و راهنما زدند!
در پایان؛ انتقاد به حق ما و همه عاشقان فوتبال این است که: آقایان اگر به خاطر پول بیشتر و شرایط مالی بهتر به تیمهای رقیب میپیونددید حداقل ادعای وفاداری و عشق و علاقه را به هواداران و تیم و پیراهنش نداشته باشید چرا که با شور و شعور و احساسات هوادار نباید بازی کرد .اگر هم این وفاداریها پوشالی نصیبتان شد حداقل بعد از آن دیگر بحث گله گذاری و بخشش و نبخشیدن و منت گذاشتن به تیمی که در آن اسمی و بزرگ شدید و هزار داستان مختلف را مطرح نکنیم.. کاش فوتبال ما به آن حد حرفهای برسد که اگر انتقالات جنجالی هم در آن رخ میدهد فرهنگ آنهم از سوی بازیکن یاغی وجود داشته باشد و کار به سریالهای چند هزار قسمتی و کش دار پس از آن و به جعبه سیاه نکشد!
#پیج رسمی روزنامه گل