روزنامه گل
بایرن مونیخ، بدون شکست در صدر جدول بوندسلیگا است و بهنظر میآید نسبت به دوران توماس توخل پیشرفت کرده است. گرچه آنها در لیگ قهرمانان اروپا دشواریهایی داشتهاند، چرا که تیم ونسان کمپانی شکست بد مقابل استون ویلا و شکست خردکننده مقابل بارسلونای هانسی فلیک را تجربه کرد.
درحال بازسازی
نتایج، نشان میدهد بایرن مونیخ همچنان یک در تیم در حال ساخت است. از شروع کار کمپانی در زابنر اشتغاسه، سه ماه میگذرد و این سرمربی بلژیکی، تیمی را تحویل گرفته که هنوز در چندین پست نقصهایی دارد. اگرچه نکات مثبتی هم وجود داشته، از جمله رکورد بازیهای داخلی که با پیروزی قاطع 4 بر صفر مقابل ماینس در دیافبی پوکال و برد 3 بر صفر شنبه شب برابر یونیون برلین ادامه یافت. البته نکات منفی هم به چشم میخورد، به خصوص در عملکرد خط دفاع، منعطف بودن خط هافبک و چگونگی اطمینان به پرسینگ تیم. آنها خیلی راحت بیشترین گل زده در بوندسلیگا را داشتهاند (32 گل در 9 بازی)، اگرچه عملکرد فراتر از حد انتظار آنها در گلزنی بیشتر از هر تیم دیگری در بوندسلیگا بوده (7.16+ xG) که یعنی میزان xG آنها 24.84 بوده و توانستهاند 32 گل بزنند. در دفاع، فقط لایپزیش با 5 گل خورده، خط دفاعی بهتری از بایرن با 7 گل خورده دارد اما تیم کمپانی، کمترین میزان xG را به حریفان داده است. بنابراین بایرن مونیخ تیمی است که راحت گل میزند، موقعیتهای گلزنی خوبی میسازد و کم گل میخورد. نتیجهگیریها روشن است؛ بایرن مونیخ هنوز همان تیمی نیست که قبلا بود اما بهطور مشخص حین داشتن توپ و بدون آن در حال رشد هستند. از نظر زیباییشناسی باید گفت فوتبال بایرن، مکانیکی است. فوتبالِ تیم کمپانی بهطور ذاتی یک چرخه تکراری است و به تکرار سکانسها و زنجیرههای پاس تکیه دارد. با وجود این، مشاهدات جالبی در ساختار این فوتبال وجود دارد که همگی میتوانند امیدوارکننده باشند.
نقشهای درست
جمال موسیالا بیشتر در موقعیتهای عقبتر و بهعنوان بازیکن حملکننده توپ و بازیساز بهکار گرفته میشود و در کل وظایف گستردهتری دارد. موسیالا همچنین بیشتر از گذشته در موقعیتهای گلزنی قرار میگیرد و با 7 گل در تمام رقابتها، در مسیر بهترین فصل خود از نظر گلزنی است (16 گل در فصل 23-2022). در خط هافبک هم یوسوا کیمیش به نقشی که خودش معتقد است بهترین عملکرد را در آن دارد، بازگشته است؛ پست هافبک 6 عقبنشین. از نظر تدافعی، بایرن مونیخ فرازونشیبهایی داشته است اما در از لحاظ هجومی، کیمیش به سرژ گنابری و کینگزلی کومان کمک کرده تا خودشان را احیا کنند. بازهم در جلوی زمین، اولیسه بهخوبی پتانسیلش را نشان داده است. موفقیت بلندمدت او در بایرن مونیخ، اجتنابناپذیر بهنظر میرسد اما از همین حالا کارهای مشخصی برای تطبیق او و تیم انجام شده است. اولیسه بهطور معمول میتواند مالکیت توپ را در جاهایی که دوست دارد - یعنی فضایی بین خط طولی و محوطه جریمه، در سمت راست بالای زمین - به دست بیاورد اما او میتواند در سایر نقاط زمین هم بهخوبی صاحب توپ شود. اولیسه بهعنوان هافبک پست 10 و وینگر کلاسیک یک هدف برای ارسال پاس در داخل محوطه جریمه است. 5 گل و 2 پاس گل در بوندسلیگا، عملکردی بیش از آن چیزی است که مردم انتظارش را داشتند. بایرن مونیخ روی روان بودن موقعیتی بهعنوان یک تیم، تاکید دارد. در همین راستا، فشار زیادی در تمرینات انفرادی بازیکنان وجود داشته که این رویکرد کمپانی و کادرفنیاش مورد تحسین و قدردانی قرار گرفته است. البته با وجود امیدوارکننده بودن عملکرد تیم کمپانی در بوندسلیگا و بازتابیافتن ایدههای جدید، لیگ قهرمانان اروپا چندان انعکاس زیبایی نداشته است. باخت بایرن مونیخ به استون ویلا، نشاندهنده رویکرد بازی بسیار کند در حمله برای شکستن یک دفاع منظم بود. چند روز پیشتر در بازی برابر بایرلورکوزن، بایرن مشکلات زیادی برای نفوذ به محوطه جریمه داشت. 9 شوت از 17 شوت بایرن در ویلاپارک، بیرون از محوطه جریمه زده شد و مقابل لورکوزن نیز از 18 شوت، 13 تای آن از راه دور زده شدند. وقتی تیم حریف مدافعانی باکیفیت داشته باشند که عقب زمین بنشینند، تیم کمپانی به سختی میتواند موقعیت گل کیفیت بالا بهخصوص برای هری کین تولید کند؛ میانگین شوتهای کین در هر 90 دقیقه با کاهش از 4.6 به 4.0 مواجه شده است. بدترین عملکرد فصل اما، باخت به بارسلونا بود. همچون بسیاری از شکستهای اخیر بایرن مونیخ، انتقادهای زیادی به خط دفاعی، بهخصوص زوج کیم مین جه و دایو اوپامکانو مطرح شد. البته این نقص فقط در لیگ قهرمانان دیده نشده است. چهار روز بعد از باخت به استون ویلا، بایرن با نتیجه 3 بر 3 مقابل آینتراخت فرانکفورت متوقف شد. دو گل از سه گل دریافتی از جمله گل تساویبخش دقیقه 4+90' در نتیجه گردش توپ و جابهجایی مدافعان بودند که مقابل مهاجمان سریع حریف، صرفا تعقیبی عاجرانه انجام دادند. اخیرا تیم کمپانی با نتیجه 5 بر صفر مقابل بوخوم انتهای جدولی که هنوز در بوندسلیگا پیروز نشده، به برتری رسید اما حتی بوخوم هم توانست در ابتدای بازی، چنین شرایطی را با فرار از پرس بایرن و رسیدن به فضا در سمت چپ، به وجود آورد. این شرایط میتواند بهای تلاش همیشگی برای داشتن مالکیت و تسلط بر بازی باشد؛ اگرچه بایرن در بهترین دوره تاریخی خود توانسته از توانایی قفل کردن حریف در نیمه زمین خودیاش بهره بگیرد. البته مسائل دیگری هم در این ضعف دخیل هستند. ژائو پالینیا خلاف مایکل اولیسه روند تطابق کندتری با بوندسلیگا داشته و هنوز نتوانسته آن امنیت مد نظر را به دفاع تیم اضافه کند. مصدومیتهای ساشا بویی، انتخاب اول کمپانی برای پست دفاع راست در کنار آسیبدیدگیهای موسیالا و پاولوویچ نیز همگی اختلالهایی را بهوجود آوردهاند. مانوئل نویر هم همان دروازهبان همیشگی نیست؛ او در فصل 20-2019 که منجر به سهگانه شد، 74.5% شوتهای زده شده به دروازهاش را مهار کرد اما این آمار او در فصل جاری به بوندسلیگا به 57.1% کاهش یافته است. برخی از مشکلات ممکن است به مرور زمان حل شوند اما برخی دیگر مثل جانشینی نویر و پیشرفت تیم در مناطق کلیدیتر، سختتر هستند. اگرچه هیچیک از اینها به اهمیت میل بایرن برای آزاد کردن تیم نیستند؛ بایرن مونیخ به حریفانش فشار میآورد اما نمیتواند کار آنها را تمام کند و این از روند پیشرفتی که در آن هستند، میکاهد.