نبوغ مدیران فراموش نشود
105273
همه چیز تقصیر جواد نیست
07 آبان 1403 10:50
پنج باخت در شش بازی اخیر. استقلال به چیزی بیشتر از شوک تغییر سرمربی نیاز دارد. این واقعیت حالا و بعد از شکست قاطع آبی‌ها در خرم آباد بیش از همیشه مشهود بنظر می‌رسد. تیمی که در مصاف با خیبر بازنده شد، ابدا شباهتی به یک مجموعه با انگیزه، شاداب و مبارزه‌جو نداشت. هیچ نکته قابل دفاعی وجود ندارد. آنها هم نتیجه را باخته‌اند،هم آمار را. عجالتا از فریاد درمانی مرد آفریقایی هم کاری ساخته نیست.

روزنامه گل

دکتر فرزاد بیگی - پنج باخت در شش بازی اخیر. استقلال به چیزی بیشتر از شوک تغییر سرمربی نیاز دارد. این واقعیت حالا و بعد از شکست قاطع آبی‌ها در خرم آباد بیش از همیشه مشهود بنظر می‌رسد. تیمی که در مصاف با خیبر بازنده شد، ابدا شباهتی به یک مجموعه با انگیزه، شاداب و مبارزه‌جو نداشت. هیچ نکته قابل دفاعی وجود ندارد. آنها هم نتیجه را باخته‌اند،هم آمار را. عجالتا از فریاد درمانی مرد آفریقایی هم کاری ساخته نیست.

در این احوالات گروهی از هواداران فولاد با یادآوری وضعیت اسف‌بار تیم خوزستانی در روزگار پسا نکونام، ویرانی امروز استقلال را پس لرزه عملکرد سرمربی سابق می‌دانند. اگر این مشابه‌یابی دقیق باشد پس باید منتظر روزهای به مراتب تلخ‌تری بود. پس لاجرم باید استقلال را فرو ریخت و از نو بنا کرد.

انصاف اما می‌گوید همه کاسه کوزه‌ها را نباید بر سر نکونام شکست. لگد زدن به آدم زمین خورده ساده‌ترین کار ممکن است، اما لزوما بهترین تصمیم نیست. حتی همه نابسامانی‌های فولاد هم به خاطر تصمیم‌های جواد نبود. هم در تیم خوزستانی و هم حالا در استقلال بخت برگشته تهران، نشانه‌های مشهود و غیر قابل انکاری از نقش ویرانگر مدیریت غیر پاسخگو وجود دارد. مدیریت مردانی که به ناگهان و در شمایل بلای آسمانی نازل شده، همه چیز را مثل لشکر تیموری و چنگیزی به هم می‌ریزند و در نهایت بی آنکه به احدی جواب پس بدهند در افق محو می‌شوند. حضرات جوری در برکناری نکونام دست پاچه شده و عجله داشتند که گویی طرحی اندیشیده شده و امتحان پس داده و کاملا آماده را مهیای اجرا دارند. اینهمه در حالی بود که تدبیر خارق‌العاده و محیرالعقولشان زمان خریدن برای سهراب بود بلکه پسر دوست داشتنی اهوازی معجزه‌ای در آستین داشته باشد و با دو، سه پیروزی دل هواداران را نرم کرده و به همین سادگی جانشین نکونام شود. آقایان هم جواد را با بی انصافی کنار زدند، هم به بختیاری زاده رحم نکردند.

جواد با همان کیروشیسم افراطی مورد نظرش تیم را تا آستانه قهرمانی پیش برد. مشکل بزرگ و درد لاعلاجش (فارغ از حواشی غیر فنی و دل بستن به امثال آقای یاغی و رنگ پیراهن و این قبیل داستان‌ها) اما این بود که با هر اسکوادی سر آخر به آرمان رمضانی و سانترهای متعدد از جناحین می‌رسید. در واقع او هم در فولادِ پنجره‌های بسته و هم در استقلال بالنسبه کم مهره فصل بیست و سوم بسیار بهتر از زمانی عمل کرد که با جیب پر از پول به بازار رفت و خریدهای گران قیمت کرد. بگو و مگوی مشهور شده‌اش با رامین رضاییان را خاطرتان هست؟ معلوم نیست چقدر از این داستان واقعی باشد اما یک نکته قطعی است : جواد اگر بزرگتر از رامین را هم می‌خرید به همین تاکتیک همیشگی وفادار باقی می‌ماند.

در تدابیر مرد از لالیگا برگشته جایی برای ستاره‌ها و فوتبال مدرن وجود نداشت. نکونام یا برخلاف گفته‌های رقیب گرمابه و گلستانش کمی دیر به دنیا آمده یا اساسا مناسب کار در تیم‌های بزرگ نیست. اگرنه او اگر همین امروز هم یکی از بی بضاعت‌های کم مهره و بحران زده لیگ را در اختیار بگیرد، به دو هفته نرسیده از آنها مجموعه‌ای جنگجو، دفاعی و باانگیزه خواهد ساخت. تاریخ این موضوع را ثابت خواهد کرد.

#پیج رسمی روزنامه گل #جواد نکونام #استقلال #اختصاصی گل
داغ ترین خبرها
تازه ترین خبرها