روزنامه گل
جان استونز در توصیف بازی آرسنال گفته بود «بازی کثیف یا زیرکانه، آنها ریتم بازی را بههم میزنند». مانوئل آکانجی هم اعتقاد داشت آرسنال با توسط به تاکتیک اتلاف وقت، به نوعی «چرک» بازی میکند. شاید در نگاه اول این صحبت ها اغراق آمیز باشد اما نگاهی جزئی تر به روند توچیها خالی از لطف نیست.
آماده برای تاکتیک احتمالی
همه میدانستند که چه چیزی در انتظار است. هم هواداران میدانستند، پپ گواردیولا میدانست و میکل آرتتا هم قطعا میدانست. آرسنال با یک بازیکن کمتر و با نتیجه ۲ بر یک از منچسترسیتی پیش بود. تنها یک راه وجود داشت: دفاع جانانه و حفاظت از دروازه با تمام قوا. آرسنال با مالکیت توپ ناچیز ۱۲.۴% و تنها ۲۹ پاس موفق در نیمه دوم، به طور کامل به این تاکتیک پناه برد و باور کنید، تقریبا موفق شد. اینکه آرسنال با ۱۰ نفر، تا چند ثانیه مانده به پایان بازی در برابر فشار سنگین سیتی مقاومت کرد، نشان از دفاع مستحکم آنها دارد. ویلیام سالیبا و گابریل ماگالاش باز هم درخشیدند. یورین تیمبر نیز مقابل بازیکنان گواردیولا، عملکردی فیزیکی و قدرتمند داشت. حتی کای هاورتس که در کل بازی یک پاس سالم هم نداشت، تلاش بیامانی از خود نشان داد. اما دفاع آرسنال تنها به دفاع فشرده و محکم محدود نمیشد. آنها برای مختل کردن ریتم منچسترسیتی، از برخی ترفندها نیز استفاده کردند. زمین خوردنهای ساختگی به دلیل گرفتگی عضله، اتلاف وقت در ضربات ایستگاهی، همه و همه نشان از یک برنامه از پیش تعیین شده داشت. این دقیقا همان چیزی بود که از تیمی انتظار میرفت که میخواست برتری اندکش را مقابل بهترین تیم لیگ حفظ کند. اما سوال اینجاست که آیا آرسنال توانست به طور کامل از این تاکتیکها بهره ببرد؟ و آیا این تاکتیکها واقعا بر نتیجه بازی تاثیر گذاشت؟
آمارهای عجیب و غریب
در بازی منچسترسیتی و آرسنال، شاهد یک فوتبال 109 دقیقه و 17 ثانیهای بودیم که طولانیترین دیدار فصل محسوب میشود. به طور کلی، توپ 58.1% زمان مفید داشت و در گردش بود. با توجه به اینکه میانگین لیگ برتر برای فصل جدید 56.8% است، این رقم به هیچ وجه غیرعادی نیست اما ما فوتبال بیشتری نسبت به میانگین دیدیم. اما نبرد اتحاد، بازی معمولی نبود. با بررسی دو نیمه باهم، نکات عجیبتری هم وجود دارد. توپ در نیمه اول تنها 51.7% زمان مفید ثبت کرد و این موضوع در نیمه دوم به 64.4% افزایش یافت. فصل جاری، تنها نیمه دوم دو بازی شاهد درصد بالاتری بودهاند و هر دو آنها در بازیهای دیگر منچسترسیتی (در مقابل وست هم و برنتفورد) ثبت شدهاند. در نگاه اول، این آمارها تعجبآور هستند، اما با بررسی دقیقتر، روندهایی را مشاهده میکنید که به ما میگویند چشمان ما فریب نخورده است. منچستر سیتی اساسا توپ را برای کل نیمه دوم (87.6% مالکیت) در اختیار داشت. و هر زمان که توپ از زمین خارج میشد، آنها بسیار سریع بازی را از سر میگرفتند. به عنوان مثال، در پرتابهای اوت، آنها فقط 9.5 ثانیه طول کشید تا توپ را دوباره در درون زمین به گردش در بیاورند، که بسیار کمتر از میانگین لیگ یعنی 16.2 ثانیه است. برعکس، آرسنال از هر فرصتی برای کند کردن بازی استفاده کرد. به طور متوسط، آنها 42.7 ثانیه طول کشید تا بازی را پس از دریافت کرنر، ضربه دروازه، ضربه آزاد یا پرتاب اوت از سر بگیرند. قبل از بازی با منچسترسیتی، آرسنال رکورد 41.1 ثانیه را مقابل برایتون ثبت کرده بود، همان دیداری که به علت اخراج دکلان رایس، مقابل مرغان دریایی ده نفره شده بودند. از آنجایی که آرسنال در این دو بازی مجبور شده بود در لاک دفاعی فرو برود، برای اتلاف وقت به داوید رایا پناه برده بود. داوید رایا 12 ضربه دروازه داشت و هر بار از آن نهایت استفاده را برد. او برای آغاز هر یک به طور متوسط 45.3 ثانیه زمان نیاز داشت، به این معنی که در مجموع رایا بیش از نه دقیقه از بازی را فقط با ضربات دروازه تلف کرد. با بررسی میانگین اتلاف وقت در بازیهای لیگ برتر انگلیس در آیتمهای مختلف مانند کرنر، ضربه دروازه و پرتاب اوت میبینیم توپچیها پس از استون ویلا رده دوم را در اختیار دارند. اما به غیر از ضربات داوید رایا، توپچیها همچنین زمان زیادی را برای ضربات شروع مجدد خود صرف کردند. هر یک از این ضربات، 43.3 ثانیه طول کشید تا استفاده شود، 30% طولانیتر از میانگین لیگ برتر تاکنون. به غیر از این، آرسنال واقعا راه زیادی برای تاخیر بازی نداشت. آنها فقط پنج پرتاب اوت و دو کرنر داشتند. در واقع، چنین تسلطی از سوی منچسترسیتی باعث شد که آرسنال تنها 32 فرصت برای تاخیر بازی در مالکیت توپ داشته باشد. البته، آنها سعی کردند تا حد امکان ضربات شروع مجدد شاگردان گواردیولا را مختل کنند. به عنوان مثال، گابریل ژسوس برای تلاش برای ایجاد تاخیر در یک کرنر اخطار گرفت. شاید مواردی که گفته شد، یک مزیت برای آرسنال باشد. مزیتِ کُشتن زمان بازی. شاید آرتتا در فصل جدید متوجه شده که قرار نیست تمام دیدارها را با پاسکاری و بازی زیبا ببرد و گاهی اوقات نتیجه مهم تر از بازی چشمنواز است؛ شاید هم غیبت اودگارد باعث محدودیت توپچیها باشد اما هرچه که هست؛ آرتتا باید برای قهرمان شدن در جزیره به تمام روشها مسلط باشد.