روزنامه گل
هیوا مافی/ پس از مصدومیت تراژدیک الماس سیاه استقلال که درپی برخورد دهشتناکاش با امیدحامدیفر رخ داد،رسانههای زیادی دغدغهمند شدند که به یامگا لینک گردند تا چَند وچون این حادثه را از او پرسش کنند. اما انگار او هم مثل سایر اعضای تیم استقلال توسط نکونام بایکوت شده بود تا دم نزند و هیچگاه مصاحبهای با رسانهها انجام ندهد.
ولی حوالی نوروز ۱۴۰۳ بود که بهطور تصادفی یامگا را در هتل اسپیناس دیدیم و زیرکانه چندجملهای درباره مصدومیتاین چهره و اتفاقات پس از آن، از او پرسیدیم.جملاتی کوتاه که هرچند قصار بودند اما قابلیتی آنچنانی برای تیتر شدن و بولدشدن در رسانههای کشور داشتند؛ مثل آن جمله رجزگونه او که در آن گفت:«چشم بسته هم پنالتی بزنم،هیچ گلری نمیتواند بگیرد! »
اما در خلال آنمصاحبه،او چنین جملهای نیز حول سرمربی آبیها گفت:«نکونام بخاطر من میخواست حامدیفر را توبیخ و اخراج کند که من جلویش را گرفتم» ؛ که گویا این جمله مدافع فرانسوی به مذاق سکاندار استقلال خوش نیامد و او به نوعی خوش نداشت که کسی خیال کند بازیکنی میتواند حرفی را به اینمربی دیکته کند.شاید همین عامل بود که باعث شد یامگا آن مصاحبه زیبا را تکذیب کند...مصاحبه ای که خودش بهتر از هرکس دیگری می دانست به راستی انجام شده و دروغ نیست!
تشعشعات مصدومیت یامگا همینطور کشوقوس یافت تا اینکه دیگر نکونام از او دلزده شد و پای منافع تیمش که وسط آمد، معرفت را کنار گذاشت و ناجوانمردانه روی نام سرباز سیاهپوست استقلال، خط قرمز کشید. پس از رانده شدن ستاره فرانسوی از استقلال، مشتریها از سرتاسر لیگ برای او صف کشیدند تا این الماس را برای جناح راست تیمشان قاپ بزنند.
در نهایت با دستمزد چرب و نرم حدادیان، یامگا چمدان را به مقصد شهرخسته بست و خیلی سریع دو روز بعد در دیداری انتقامی مقابل تیم سابقش قرار گرفت. استقلالیها در میانههای نبرد با نساجی، بدلیل ضعف دفاعی در جناح راست (جناحی که یامگا در آن بازی میکرد) یک پنالتی ناشیانه به قائمشهریها دادند که با ضربهای استادانه توسط یامگا بهگل رسید.کوین یامگا با اعتماد بهنفسی تمام، عینک را مادام ضربه زدن به انتقامیترین پنالتی زندگیاش درآورد و به زمین انداخت تا با چشم بسته دروازه تیم نکونام را به آتش بکشد؛ صحنهای که انگار درست یکتصویرسازی تمام عیار بود از تیتر یک ما در مصاحبه چندماه پیش با یامگا ! همانجایی که او گفت:«چشمبسته هم پنالتی بزنم، گلری نمیتواند بگیرد».
شاید آقا جواد، خیال نمیکرد که رجزی که یامگا در تیتر آن مصاحبه خواند، قرار است اول دامن خودش را بگیرد و ستاره فداکاری را که با بیمعرفتی از تیمش راند، در چنین نبرد حساسی بلای جان خودش شود. انگار گاهی کارما مثل این داستانما استادانه حسابرسی میکند و بلند فریاد میزند: من هستم و داد می ستانم!
#پیج رسمی روزنامه گل #آرتور کوین یامگا #یامگا #استقلال #نساجی مازندران #علی خطیر #اختصاصی گل #جواد نکونام