امیدهای فوتبالی ژاپن و مصر و مراکش در حد میادین المپیک
103150
ناامیدی شیک با المپیک !
14 مرداد 1403 14:35
با رسیدن به مراحل حذفی و حساس رقابتهای فوتبال (مردان) المپیک پاریس علاوه بر حسرت حضور چندین باره مان در این رقابتهای معتبر و با اصالت، نکته های زیادی به اذهان نکته سنج و علاقه مندان پیگیر این رقابتها خطور می کند.

روزنامه گل

وحیدرضا عبدی نژاد - با رسیدن به مراحل حذفی و حساس رقابتهای فوتبال (مردان) المپیک پاریس علاوه بر حسرت حضور چندین باره مان در این رقابتهای معتبر و با اصالت، نکته های زیادی به اذهان نکته سنج و علاقه مندان پیگیر این رقابتها خطور می کند...از مهمترین این نکات می توان به داستان پیشرفت سریع و جالب توجه تیم های پایه و امید کشورهایی مثل مراکش و مصر از آفریقا و البته به غیر از ژاپن که دیگر قصه پیشرفتهای هر ساله اش تکراری و عادی شده، خودنمایی تیمهایی که تا الان هیچ ادعایی آنچنانی در سطوح پایه ای نداشتند، یعنی ازبکی ها و عراقی ها در المپیک پاریس اشاره کرد.به راستی کجای کار می لنگد که چند دهه است امیدهای ما حتی از رسیدن به دهکده بازی ها نا امید می شوند؟! حال شگفتی سازی و رسیدن به مراحل بالاترش؛ پیشکش!در هر دوره ای مربیانی آمدند و رفتند و نسلهایی هم در پی آن آمدند، سوختند و جای شان را به نسل نا امید بعدی دادند ولی باز همان داستان همیشگی بازماندن را تکرار کردند.نسل های طلایی امیدها در ادوار گوناگون گذشته با آن همه استعداد و ستاره های خاص را که عده ای از ایشان بعدها با اینکه جام جهانی را تجربه کردند ولی هر دوره حسرت المپیکی شدن به دلهای شان ماند را هنوز یادمان هست؛در دوره هایی که بزرگانی مثل باقری، مهدوی کیا،بزیک، مرحوم میناوند در تیم امید بودند تا دوره های بعدی که ستارگانی مثل کاویانپور، محرم نویدکیا، کاظمیان، مبعلی و... بودند و این سالهای اخیر هم استعدادهایی مثل اخباری، احمد نوراللهی، جهانبخش و قایدی و...‌ و البته بسیاری از اسامی خاص و مشهوری که فرصت اشاره به آنها بدلیل محدویت فضای نوشتاری نیست،همگی اینها مثل سایر علاقه مندان و طرفدارن فقط بیننده خودنمایی سایر رقبای آسیایی در میادین المپیکی از پای گیرنده ها در دوره های گوناگون بودند، رقبایی آسیایی و امیدهایی که برخی های شان حتی نیمی از توان و استعداد این نام های خاص ایرانی مذکور را نداشته و ندارند!آیا حیف نیست و راحتتر بگوییم: زور ندارد؟!پس قطعا مشکل از استعداد و بازیکنها نبوده و نیست، شاید در برخی از ادوار استثنا مشکلاتی از جانب مربیانی که نامناسب جایگاه سرمربی گری امیدها بوده اند، باشد ولی قطعا در بیشتر ادوار گذشته مسلما مشکل اصلی مربیان و کادر فنی هم نبوده و ریشه اصلی ناکامی ها و نا امیدی از امیدها جای دیگری است؛ آری! مدیریت و برنامه ریزی درست و حرفه ای برای تیمهای پایه و امیدها و البته اصلاح زیرساختها و به کارگیری از کاربلدان و متخصصان اهل فن و زمان دادن به آنها برای ساختن امیدهای فردا ...حقیقتا با این همه پتانسیل نیروهای انسانی و نسل های مستعد حیف نیست که فقط بیننده رقابت امیدهای عراقی و ازبکستانی و البته شگفتی سازی های ژاپنی ها و... باشیم؟!

حالا اگر برنامه منسجم و مشخصی برای پایان بخشیدن به این ناکامی طلسم گونه نداریم حداقل آقایان بیایند و کشورهایی که علاوه بر خودنمایی امیدهای شان در سطوح بزرگسال هم در جام های جهانی اخیر پیشرفت چشمگیر و غافلگیرانه ای داشتند را الگوبرداری کنند(مثل ژاپن و حتی ازبکستان از آسیا و مراکش از آفریقا)

کلام پایانی: آقایان مسئول؛ بیایید با یک طرح و برنامه نوین و اصولی یا حداقل یک الگوبرداری هوشمندانه برای اولین بار به ناکامی المپیکی فراتر از نیم قرن مان! پایانی جانانه و جاودانه دهیم، بیایید روندی که آنها در دستور کارشان قرار دادند را انجام دهید و رویه ناموفق و بی سرانجام گذشته را انجام ندهید! دیگر تا کی نا امیدی از امیدهای مان و حسرتهای فوتبالی در المپیک؟!

#پیج رسمی روزنامه گل #المپيك #تیم المپیک
تازه ترین خبرها