روزنامه گل
محمدرضا تهرانی -قسمت دهم وپایانی - در بخش های مختلف این خاطرات عمده مسایل مطروحه ما پیرامون انحلال باشگاه مکتبی شاهین و شکل گیری پرسپولیس ودلایل جابجایی بازیکنان از پرسپولیس به پیکان و بازگشت مجدد از پیکان به پرسپولیس وتصویب نخستین بودجه سالانه این باشگاه به مبلغ چهار صد هزار تومان ونیز ورود پول و نتیجه گرایی که منجر به " سیلی تاریخی " و به حاشيه رفتن مسایل فرهنگی و اخلاقی در فوتبال شد ، به طوری که آن سه اصل «اخلاق ، درس و فوتبال» که در باشگاه شاهین بیش از صد دکتر ومهندس و قاضی فوتبالیست تربیت کرده بود را ديگر غیر ممکن کرده بود .عدم کنترل باشگاه ها به بازیکنان به اصول فردی و اجتماعی اخلاقی که نمونه های فراوان بی اخلاقی ، تبانی ، رشوه ، رمالی ، فساد ترکیبی و طبقه بندی شده به جای اخلاق و درس و فوتبال و افشای اسناد جعبه های گز با سکه ، سرشیر با عسل و پسته های خندان هفت میلیون دلاری رفسنجان(!) را در مجموعه فوتبال شاهد هستیم. در قسمت دهم و پایانی این خاطرات به تغییرات مالکیتی دو باشگاه قدیمی وپرطرفدار و معرفی دو چهره تاثیر گذار پرسپولیس می پردازيم :
تغییرات مالکیتی وبحث تغییر نام :
با مصادره شدن دو باشگاه تاج وپرسپولیس مالکیت باشگاه پرسپولیس به بنیاد مستضعفان و باشگاه تاج با نام استقلال به سازمان تربیت بدنی سپرده شد !بنیاد مستضعفان در حکمی عباس وکیل که آن زمان مدیریت رفاه و تفریحات سالم بنیاد را به عهده داشت ، به عنوان مدیر عامل باشگاه پرسپولیس منصوب کرد.پرسپولیس که همانند استقلال اموالشان مصادره شده بود تنها يک تیم فوتبال بودند.شادروان عباس وکیل دست به تغییرات وسیعی زد.یکی از ساختمانهای بنیاد را برای باشگاه پرسپولیس گرفت وعلاوه برفوتبال رشته های دیگر ورزشی را راه اندازی کرد.جالب آن که در حکمی «رضا درویش » مدیر عامل کنونی باشگاه پرسپولیس را به سمت مدیریت بسکتبال این باشگاه منصوب کرد !
در سال ۱۳۶۲ پس از تغییرات در مدیریت باشگاه پرسپولیس بحث تغییر نام این باشگاه مطرح شد .مسولین بنیاد پس از بررسی نام های مختلف از جمله آزادی ، جمهوری اسلامی ، پیروزی و...سرانجام نام پیروزی را برای باشگاه پرسپولیس انتخاب کردند و اين نام به مدت سی سال برای باشگاه پرسپولیس باقی ماند.اما تغییر نام پرسپولیس به پیروزی به هواداران اين تيم نچسبید و هواداران هیچوقت با آن کنار نیامدند ودر ورزشگاه ی فوتبال تنها نام پرسپولیس را فریاد می زدند تا این که در سال ۱۳۹۱ وزارت ورزش و جوانان کوتاه آمد ! و این باشگاه دوباره به پرسپولیس تغییر نام داد.(قابل توجه مالکین جدید باشگاه استقلال ومدیریت هلدینگ خلیج فارس )
خوب و بد واگذاری ها !
در سال ۱۳۶۵ بنیاد مستضعفان مالکیت باشگاه پرسپولیس را به سازمان تربیت بدنی واگذار کرد ! و سازمان تربیت بدنی پس از هفت سال گرفتاری در سال ۱۳۷۲ مدیریت باشگاه پرسپولیس را به وزارت صنایع و معادن واگذار کرد .مهندس محمد حسین محلوجی وزیر وقت این وزارتخانه یک فرد ورزشی بود.
وی با این که وزیر بود ، دست از ورزش نکشید وصبح ها در ورزشگاه انقلاب به طور حرفهای به بازی تنیس می پرداخت ونیز شناگری ماهر و کوهنوردی حرفهای بود.مهندس محلوجی که ورزش را می شناخت ، مهندس حسن ( امیر ) عابدینی معاون خودش رئیس سازمان معادن که فوتبالی بود وسابقه بازی در تیم پرسپولیس هم در کارنامه خود داشت را به عنوان مدیر عامل این باشگاه منصوب کرد.عابدینی با آوردن مهدی محمد نبی به عنوان قائممقام و " استانکو پو کله پوویچ " کروات سر مربی دوران موفقی را رقم زد.در این دوران پرسپولیس صاحب دو قهرمانی لیگ برتر و یک مقام سومی آسیا شد.در سال ۱۳۷۹ باشگاه پرسپولیس مجددا به وزارت ورزش و جوانان واگذار شد !! وبه مدت ۲۵ سال تا اوایل سال ۱۴۰۳در اختیار وزارت ورزش و جوانان قرار داشت .سوم اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ خبر واگذاری باشگاه پرسپولیس به کنسرسیومی مرکب از چهار بانک به این ترتیب که چهل در صد سهم بانک شهر وسه سهم پانزده در صدی به بانکهای ملت ، صادرات و تجارت منتقل شد.
به یاد زحمتکشان واقعی پرسپولیس :
اگر بخواهیم نامی از زحمتکشان واقعی پرسپولیس ببريم ، بدون شک دو نام قدیمی مطرح می شود که در زمان خود منشأ خدمات فراوانی برای این دو باشگاه مردمی بوده اند که باهم شرح حال آن ها را می خوانیم :
مرد شماره ۲ شاهین و پرسپولیس:دکتر امیر مسعود برومند
( متولد ۲۰ مهر ۱۳۰۷-- وفات ۱۷ اسفند ۱۳۸۹ )مرد شماره ۲ باشگاه شاهین محسوب می شد که همواره پیرو ومطیع استاد ومربی خود دکتر عباس اکرامی بود.وی فوتبال را از ۱۶ سالگی درتیم شهباز آغاز وسال بعد توسط دکتر اکرامی کشف و به عضویت باشگاه شاهین در آمد و به مدت ۲۰سال در این باشگاه در سمت های بازیکن ، کاپیتان ، مربی ، سرپرست ومدیر حضوری فعال داشته است .برومند یکی از بازیکنان استثنایی کشورمان بود که نه فقط در فوتبال بلکه از نظر خصوصیات و سجایای اخلاقی کم نظیر ودر کسب تحصیل علم و دانش زبانزد بود.شادروان دکتر برومند دانش آموخته کارشناسی حقوق قضایی و دکترای حقوق سیاسی از دانشگاه تهران و کارشناس ارشد علوم اداری از دانشگاه آمریکایی بيروت بود و در سه سالی که در لبنان بود ، فوتبال را رها نکرد و جالب آن که تنها بازیکن تیم ملی فوتبال کشورمان بود که در تیم ملی فوتبال کشور دیگری بازی کرد !برومند در تیم ملی فوتبال لبنان با بازوبند کاپیتانی در ورزشگاه بيروت برابر تيم ملی یوگسلاوی سابق به میدان رفت وبا بازی خوبی که ارائه داد ۲ گل زیبا به ثمر رساند !درآن روزگار اعراب او را امیر الایرانی خطاب می کردند که به فارسی شاهزاده ایرانی می شد !برومند در بازگشت از لبنان به وطن ، دکترای حقوق سیاسی اش را از دانشگاه تهران دریافت کرد.برومند درنخستین بازی خود در تیم ملی در دیداری دوستانه در چهارم آبان۱۳۲۶در ورزشگاه امجدیه ودر حضور شاه و بیش از ۱۷ هزار تماشاگر برابر تيم ملی ترکیه قرار گرفت و نخستین گل تاریخ فوتبال ملی ایران رابه ثمر رساند .ترکیه در این بازی ۲بر یک برنده شد.برومند پس از آن به مدت ۱۲ سال دیگر در تیم ملی فوتبال کشورمان بازی کرد و نخستین کاپیتان تیم ملی ایران در بازیهای آسیایی سال ۱۳۵۱ دهلی نو با این تيم به مقام نایب قهرمانی آسیا رسید.مرحوم دکتر امیر مسعود برومند به عنوان یکی از مدیران نخبه کشور در سمت های مهمی از جمله معاونت نخستوزيری و رئیس سازمان امور اداری واستخدامی کشور رسید و جالب آن که از سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۶ رئیس فدراسیون وزنهبرداری کشورمان بود !دکتر امیر مسعود برومند از نسل اول ودوم فوتبال ایران و پسر دایی همایون بهزادی ملی پوش دهه ۴۰ و۵۰ شاهین وپرسپولیس بوده است .دکتر برومند در ۱۷ اسفند ۱۳۸۹ پس از ۸۳ سال زندگی پربار دیده از جهان فرو بست و جامعه فوتبال کشور را در تأسف فرو برد !
مراسم تشییع جنازه وی با حضور جمع کثیری از بازیکنان ادوار مختلف و هواداران شاهین وپرسپولیس و شاگردانش در ورزشگاه امجدیه یعنی همان ورزشگاهی که بارها با پیراهن سفید شماره ۱۰ باشگاه شاهین و تیم ملی به میدان رفت ، برگزار شد !
مرحوم محمد نایب عباسی نخستین لیدر فوتبال
معروف به محمد بوقی در محله استاد سرای شهرستان رشت به دنیا آمد و از همان کودکی به فوتبال علاقه مند بود و به شدت به تیم سپدرود رشت علاقه وتعصب داشت وی در ورزشگاه رشت حضور پررنگی داشت وبخشی از تماشاگران را جهت می داد و آن ها را وادار به تشویق تیم سپدرود می کرد.به تدریج محمد بوقی از دیگر تماشاگران متمایز شد و گرما بخش ورزشگاههای مختلف فوتبال گردید.زنده یاد محمد بوقی در دهه چهل به دعوت برخی از هواداران سرشناس باشگاه شاهین به تهران آمد و بوقچی شاهین شداو مبتکر بوق های ماشینی بود که بتدریج از یک عدد بوق به ۱۷ عدد رسید و به بوق ۱۷ شاخه ای معروف شد !
محمد نائب عباسی در اواخر عمرش بوق ۱۷ شاخه ای اش را به داریوش (حسین) رنجبران بوقچی جوان و فعال پرسپولیس که در همه حال یار و یاور محمدبوقی بود، اهدا کرد تا ادامه دهنده راهش باشد که الحق داریوش جانشین خلفی برای او شد .داریوش بوقچی پرسپولیس پس از ۲۰ سال تلاش و حمایت بی دریغ از پرسپولیس و تیم ملی به بیماری قلبی دچار شد! وی در روز ۱۷ شهریور سال ۱۳۹۹ مصادف با روز هوادار که با حضور رضا درویش ، علی پروین ، محمود خوردبین ، بازیکنان و هواداران پرسپولیس برگزار شد، بوق ۱۷ شاخه ای محمدبوقی را که به امانت نزدش بوده را به موزه باشگاه پرسپولیس اهدا کرد. محمد بوقی در زدن این بوق مهارت خاصی داشت !
محمد بوقی در کنار دفتر مسافر بری تی .بی .تی در خیابان فردوسی بساط صنایع دستی استان گیلان را پهن کرده بود و از این طریق امرار معاش می کرد.شادروان محمد نایب عباسی با تیم ملی فوتبال کشورمان به جام جهانی سال ۱۸۷۸ آرژانتین رفت ودر این جام جهانی تماشاگران کشورهای مختلف دنيا با او و بوق ۱۷ شاخه ای اش آشنا شدند و روزنامه های آرژانتین عکس های زیادی از او به چاپ رساندند !این بوقچی فداکار حتی در هتل بازیکنان نقش ماساژور را ایفا می کرد و به ماساژ وریکاوری ملی پوشان کشورمان می پرداخت .مرحوم محمد نایب عباسی پس از انحلال باشگاه شاهین درتیر ماه سال ۱۳۴۶ همراه با بازیکنان شاهین به پرسپولیس پیوست و یک پرسپولیسی دو آتشه شد و در مسابقات پرسپولیس نبض ورزشگاه رادر دست می گرفت و ۹۰ دقیقه با بوق زدن ممتد و خواندن اشعاری که خود سروده بود ونیز با رقص معروف شکم خود ، تماشاگران را تهیج کرده و به وجد می آورد !شهرت ومحبوبیت محمد بوقی به حدی بود که علی پروین در اوجش گفت:محمد بوقی از ما هم معروف تر شده است !مرحوم محمد نایب عباسی همواره دعاگوی دکتر امیر مسعود برومند بود ، چون دکتر برومند او را در واحد خدمات سازمان امور اداری واستخدامی کشور استخدام کرده بود و به این ترتیب محمد بوقی کارمند دولت شد .سرانجام محمد نایب عباسی معروف به محمد بوقی در دی ماه سال ۱۳۷۱ برای همیشه از دنیای فوتبال خداحافظی وصدای بوق اش در ورزشگاه ها خاموش شد و دار فانی را وداع گفت .مراسم تشییع جنازه وی با حضور جمع کثیری از جامعه فوتبال در امام زاده کرج برگزار وپیکرش به خاک سپرده شد.
#پیج رسمی روزنامه گل