روزنامه گل
علیرضا مجمع -انگار همه چیز در این لیگ چیده شده بود تا به اینجا برسیم. دم خروس بالاخره زد بیرون. همه چیز عیان شد. تا دو سه هفته قبل دیالوگها این بود:"درباره داوری حرف نمیزنیم"، وقتی میبری میگویی "فلانی بهترین داور ایران است" اما حالا برادران حیدری را سیبل میکنی تا تماشاگر تهدیدش کند، و اصلا فکر نمیکنی که آن مونیتورهای سنگین را اگر از جلوی چشم بازیکنانت در زمین وطنی دور کنی شاید توانستی یک گل بزنی و آن وقت است که دیگر نیازی به بافتن آسمان و ریسمان نداری. نیاز نیست دنبال مقصر بگردی، نیاز نیست خودت و دستیار دادزنت انواع و اقسام تهمتها را به عالم و آدم بزنید برای اینکه راه دررو پیدا کنید. کافی بود فقط یک گل بزنی تا دیگر مهم نباشد در آزادی چه اتفاقی میافتد. جواد نکونام، پاسی قدیمی، پیشکسوت اوساسونا حالا در قواره یک خرافاتی در فوتبال ما ظاهر شده است، کسی که علنا مقابل دوربین به خرافاتی بودنش اعتراف میکند.ابایی ندارد از اینکه دعوا راه بیاندازد برای یک پیراهن مشکی. کاش در لالیگا که توی چشم تماشاگرت میکنی کمی تاکتیک یاد گرفته بودی تا مجبور نشوی اینجور عین اسپند روی آتش بالا و پایی بپری. دو بازی دیگر مانده است و حتی پرسپولیس هم اگر فکر کند قهرمان است قافیه را باخته است.تا دقیقه 90، شاید هم 100 بازی شنبه آینده در آزادی و دستگردی هیچ نقطهای برای هیچکدام از این دو تیم روشن نیست. استقلال ممکن است قهرمان شود، فوتبال رو ندارد. ممکن است توپی از دستی بلغزد و توی گل برود.ممکن است سه هیچ نیمه اول بشود 4-3 نیمه دوم. اما بهتر است مردانه باخت را قبول کنید. تماشاگرانتان هم دیگر این اداها را باور نمیکنند. چگونه است که وقت برد همه چیز گل و بلبل است، اما زمانی که یک بازی مساوی میشود زمین به آسمان میرود؟ همه حواس تیمت به زمین آزادی است آن وقت داور مقصر نگرفتن پنالتی میشود؟ آن هم پنالتیای که پنالتی نیست؟ بعد در همان زمان حواست به پنالتی یک تیم دیگر است؟ این باسابقهترین بازیکن ملی ماست! کسی که به جرات با این ادبیات وقیح قرار است الگوی بچههای این نسل باشد. کسی که وقتی در حرفهایش یک خبرنگار مثال نقض حرفی که زده است را میآورد، مستقیما به او توهین می کند چطور میتواند برای تماشاگرش الگو باشد؟ در یادداشتهای قبلی نوشتم برای تماشاگر که هیچ. چگونه جواب پسر و دخترش را میدهد. یقهاش را میگیرند که این چه جور جواب دادن است؟ در حرفهای دیروزش سر تمرین استقلال هم باز همان حرفها را تکرار کرد و این بار هم باز تیر پیکانش را به سمت داوری برد. حیدریها شدهاند اسم رمز این روزهای اردوی آبی. شنیدهایم زمزمه تبانی را در بازی پرسپولیس و استقلال خوزستان هم در گوش همدیگر گفتهاند. استقلال خوزستانی که خودش برای ماندن داشت دست و پا میزد. داوری بازی تهران را هم زیر سوال بردند تا کلکسیون تکمیل شود. اخراجی که درست بود و پنالتیای که درستتر بود شد دستاویز کسی که از یک سرمربی بیدانش پرتغالی الگوی ننه من غریبم را فقط یاد گرفته است و بس. پاسوز کسی نشو که خودش هیچ افتخاری در 15 سال گذشته کسب نکرده است.
#پیج رسمی روزنامه گل