روزنامه گل
وحیدرضا عبدی نژاد - حقیقتاً یکی از موفقترین خریدهای چندین سال اخیر پرسپولیس ستاره ازبکی است که این روزها با تکنیک نابش و البته گلزنیهای پیاپی و ارزشمندش حسابی عزیز کادر فنی و یارانش و محبوب هوادارانش شده است آخرین درخشش او هم مقابل نساجی بود که با گلهای ارزشمند و حیاتی او سه امتیاز حساس دیگری برای پرسپولیس واریز شد آنهم در این مقطع فوق حساس، تا سرخ پوشان امیدوارانه برای فتح لیگ در هفتههای پایانی به میدان بروند.
اگر همین روند را این فوق ستاره ازبک برای سرخ پوشان ادامه دهد و برای فصل بعدی هم بدرخشد مسلما در آیندهای نه چندان دور میتواند نام خود را به عنوان محبوبترین لژیونر (خارجی) پرسپولیس طی چند دهه اخیر ثبت کند و در کنار امثال ایمون زائد سالیان سال از او به نیکی یاد شود.
به بهانه درخششهای اورونوف و تکنیک ذاتی و چشمگیرش به طور ناخودآگاه ذهن مان درگیر این موضوع مهم شد که در این چند سال گذشته چقدر فوتبال ما نیاز مبرمی به ظهور بازیکن خوش تکنیک و خوش استایلی مانند اورونوف دارد و چقدر بروز خوش تکنیک های وطنی در این مدت اندک و به قولی انگشت شمار بوده است.
ناگفته نماند که استعدادهای زیادی را در فوتبالمان داریم و بماند که برخیهایشان کشف شدند و برخی از آنها هنوز گم نام اند اما ناگفته پیداست: فوتبالیستی که تکنیک بالایی داشته باشد و بتواند در جمع تکنیکیهای تاریخ فوتبالمان، نام خود را قرار دهد و با آنها مقایسه شود آنچنان محسوس نیست و حالا کار به جایی رسیده که اوستون اورونوف، با حرکات تکنیکی اش نقل محافل فوتبالی هاست و دیگر هیچ!
از طرفی برخیها هم که تکنیکی هستند ، در چند سال اخیر یا مسیر حرفهای فوتبالشان را درست نرفتند یا میتوان گفت به دلیل مشکلات شخصی دیگر آن مهره سابق نیستند و دچار افت محسوسی شدهاند و آنطور که انتظار می رفت جا نیفتادند.میتوان از بارزترین نمونه ها به مهدی قائدی اشاره داشت یا علی قلی زاده با هنر تکنیکش که بنا به هر دلیلی به حق اش در فوتبال ما نرسید و در کل پر نوسان ظاهر شده است.
به غیر از تعداد انگشت شماری از ایندست بازیکنان مذکور ، فعلاً در دوران قحطی بازیکنان تکنیکی وطنی هستیم .به همین دلیل وقتی بازی ستاره تکنیکی ازبکی پرسپولیس را میبینیم اتوماتیک وار حسرت یک بازیکن نوین تکنیکی داخلی که بتواند ثبات داشته باشد به دل مان مانده است و حسرت مان وقتی به اوج می رسد که یاد نسلهای طلایی گذشته فوتبال مان هم می افتیم که چه هنرمندان خوش تکنیکی داشتیم که با توپ جادوگری می کردند و اثر هنری خلق می کردند.با اینهمه نا امید نیستیم و میتوانیم در لیگ آینده و یا تیمهای پایه منتظر ظهور پدیده یا پدیدههای تکنیکی باشیم به شرطی که ماندگاری و ثبات داشته باشند و به قولی طلوع نکرده غروب نکنند و البته که مسیر را هم درست بروند و از آنها حمایت لازم هم به عمل آید.
در پایان اینکه در همین لیگ اخیر پدیدههای تکنیکی در بازیهای مهم لیگ جرقههایی زدند و خودی نشان دادند که یکی از شاخص ترین آنها لیموچی بازیکن آلومینیوم اراک است که احتمالاً در آینده نزدیک از او بیشتر خواهیم شنید؛ از ما نشنیده بگیرید اما اگر در فصل آینده او را در جمع سرخپوشان پایتخت دیدید تعجب نکنید چرا که با درخشش هایش در جام حذفی مقابل پرسپولیس حسابی نظر کادر فنی حریف (قرمزپوشان) را به خود جلب کرده و مخصوصاً چشم اوسمار را گرفته است.آیا در آینده ستارههای تکنیکی ایرانی در آسمان فوتبالمان چشمک میزنند یا همچنان باید از حرکات چشم نواز و تکنیکی غریبه های آشنا در فوتبال خودمان بگوییم و بشنویم؟!